استارتاپ های مهم خارجی
اگر به دنبال الهام گرفتن از کارآفرینی برای بهبود موفقیت استارتاپ خود هستید، در جای درستی هستید.یکی از بهترین راهها برای ایجاد انگیزه برای راهاندازی استارتآپ ، الهام گرفتن از داستانهای موفقترین استارتآپها است. ما چند استارتاپ معروف را گردآوری کرده ایم که امروز به شما انگیزه می دهند تا کارآفرین شوید!
همانطور که بسیاری از کارآفرینان می توانند به شما بگویند، راه رسیدن به یک استارتاپ موفق همیشه آسان نیست . این بنیانگذاران هرکدام مسیر منحصر به فرد خود را برای موفقیت استارتاپ دارند که شامل شکست و پیروزی می شود تا شما از آنها یاد بگیرید و رشد کنید. به خواندن ادامه دهید تا درباره شرکت های نوآوری که صنایع آنها را مختل کردند بیشتر بدانید.
یکی از الهامبخشترین داستانهای موفقیت استارتآپ، بدون شک Airbnb است. بنیانگذاران برایان چسکی و جو گبیا برای اولین بار این سایت را در سال 2007 راه اندازی کردند، زمانی که این زوج پس از مهاجرت اخیر از نیویورک به سانفرانسیسکو، متوجه هجوم بازدیدکنندگان به شهر در طول کنفرانس طراحی صنعتی و کمبود هتل های موجود شدند. نیازی به گفتن نیست، آنها این را فرصتی برای به دست آوردن پول نقد اضافی با اجاره فضای خود دیدند و مفهوم Airbnb متولد شد.
با این حال، Airbnb یک شبه موفقیت آمیز نبود. سالها طول کشید تا بنیانگذاران Airbnb بودجه دریافت کنند و حتی بیشتر طول کشید تا به سودی دست یابند که نیاز به انعطافپذیری و کمی تلاش جانبی برای گذران زندگی داشت. امروزه Airbnb نزدیک به 3.4 میلیارد دلار ارزش دارد و گواهی بر مفهوم پایبند ماندن به یک ایده عالی است. Airbnb به ما نشان می دهد که ایده های عالی اغلب شامل جستجوی راه حلی برای یک مشکل مشترک است.
از طرف دیگر اینستاگرام از همان ابتدا رشد سریعی را تجربه کرد. بنیانگذار کوین سیستروم اینستاگرام، اپلیکیشن اشتراک گذاری عکس را با نام Burbn راه اندازی کرد و در یک روز 25000 کاربر به خود اختصاص داد. این تا حدی به دلیل این واقعیت است که Systrom توانست در اوایل راهاندازی برنامه، سرمایهگذاری خطرپذیر را تامین کند. علاوه بر این، ویژگی اشتراکگذاری عکس در آن زمان منحصر به فرد و هیجانانگیز بود، زیرا بسیاری از برنامهها بیشتر بر روی اشتراکگذاری مکان تمرکز داشتند.
موفقیت واقعی زمانی حاصل شد که استارتآپ مدل کسبوکار را تغییر داد و نام خود را به اینستاگرام تغییر داد و برای iOS راهاندازی کرد. اینستاگرام پس از آن در هفته اول 100000 کاربر و کمتر از دو ماه بعد یک میلیون کاربر به دست آورد. کاری که اینستاگرام به درستی انجام داد این بود که یک عنصر گمشده در برنامههای رسانههای اجتماعی آن زمان را تشخیص داد و مدل کسبوکار را برای دسترسی به بازار بزرگتر چرخاند.
هدف Mailchimp ، در کمال تعجب، لزوماً دستیابی به رشد عظیمی نبود که به دست آورده است – فقط کمک به مشتریان خود با ارائه خدمات مورد نیاز آنها بود. بنیانگذاران، بن چستنات و دن کورزیوس، در حال راه اندازی یک کسب و کار طراحی وب بودند که چندین مشتری در مورد اینکه چگونه می توانند بازاریابی ایمیلی را در وب سایت خود بگنجانند، جویا شدند.
پس از استفاده از کد قدیمی که یکی از بنیانگذاران برای پروژه قبلی توسعه داده بود، آنها توانستند Mailchimp را به عنوان یک پروژه جانبی ایجاد کنند که در نهایت به تلاشی به ارزش تقریبی 4.2 میلیارد دلار تبدیل می شود. انتخاب وقف خود به پروژه جانبی خود، Mailchimp، به دلیل عدم اشتیاق به کسب و کار قبلی و تمایل به کمک به کسب و کارهای کوچک برای موفقیت بود. واضح است که این تفکر نتیجه داد.
داستان موفقیت اوبر پر از رشد سریع، بحث و جدل و الهام برای کارآفرینان جدید و با تجربه است. ایده Uber، اپلیکیشن محبوب اشتراکگذاری سواری، توسط تراویس کالانیک و گرت کمپ، دو بنیانگذار استارتآپ موفق قبلی، در سال 2008 ایجاد شد. هنگامی که این زوج نتوانستند یک تاکسی در یک شب زمستانی در پاریس پیدا کنند، راهحلی برای مشکل خودشان: امکان سفارش سواری از تلفن شما.
Uber Technologies به طور رسمی در سال 2009 تاسیس شد و به سرعت تبدیل به با ارزش ترین استارت آپ جهان شد. در حال حاضر، این شرکت چندین رقیب خود را در صنایع مختلف مانند Lime و Postmates خریداری کرده است. چیزی که به عنوان راه حلی برای یک مشکل گسترده آغاز شد، به معدن طلای مطلق برای کارآفرینانی تبدیل شد که آن را به وقوع پیوستند.
مثال بعدی در لیست استارت آپ های موفق ما، Pinterest است . برخلاف بسیاری از شرکتهای استارتآپ، پینترست برای جذب کاربران باهوش فناوری متولد نشده است. Pinterest برای استفاده توسط همه و همه ایجاد شده است – بدون نیاز به اقامت در دره سیلیکون. اما بنیانگذاران بن سیلبرمن، ایوان شارپ و پل اسکیرا به همین جا بسنده نکردند. Pinterest به دلیل تمرکز بر ایجاد تجربه برای کاربران فعلی و ایجاد یک تجربه کاملاً منحصر به فرد در رسانه های اجتماعی، به یک شرکت 11 میلیارد دلاری تبدیل شد.
در ابتدا، Pinterest یک پلت فرم فقط دعوت بود. این انحصار به شرکت اجازه داد تا در ایجاد تجربه ای که کاربران به دنبال آن بودند، پیشرفت کند. بن سیلبرمن حتی تا آنجا پیش رفت که شماره تلفن شخصی خود را در اختیار کاربران قرار داد تا بتوانند روز یا شب در مورد سایت با او تماس بگیرند. واضح است که این فداکاری نتیجه داد. پینترست هنوز یک پلتفرم منحصر به فرد (و پرسود) است که به جای به روز رسانی های زندگی که آنها را به طور مداوم از رقبا متمایز می کند، بر اشتراک گذاری، ذخیره و سازماندهی علایق تمرکز دارد.
ShoeDazzle توسط کیم کارداشیان، برایان لی، رابرت شاپیرو و ام.ال.لی تاسیس شد. علیرغم لیست پر ستاره بنیانگذاران این استارتاپ، زمانی این شرکت از نظر بسیاری یک استارتاپ شکست خورده به حساب می آمد. علیرغم موفقیت اولیه آنها، با گزارش یک میلیون کاربر به سرویس اشتراک کفش خود، این برند در تلاش برای چرخاندن تجارت با فعالیت به عنوان یک سایت تجارت الکترونیک، راه خود را گم کرد و مدل اشتراک اصلی خود را کنار گذاشت.
حتی پس از تلاش ناموفق برای بازگرداندن یک نسخه جزئی از مدل اشتراک، شرکت همچنان مشتریان خود را از دست داد و موجودی بیش از حد، چالش دیگری را ایجاد کرد. در نهایت، این شرکت توسط رقیب JustFab به مبلغ نامشخصی خریداری شد. آنها کسبوکار را به مدل اشتراک اصلی خود بازگرداندند و آنچه را که به نظر یک کسبوکار شکست خورده به نظر میرسید یک بار دیگر به یک شرکت موفق تبدیل کردند.
استارت آپ های مد بیشتری را برای دنبال کردن کشف کنید.
شرکت
Pandora، سرویس پخش رادیویی، بر اساس پروژه ژنوم موسیقی موسس تیم وسترگرن و اشتیاق شدید به موسیقی توسعه یافته است. تجربه وسترگرن به عنوان یک نوازنده دوره گرد و آهنگساز فیلم داستانی منجر به دو درک شد که پروژه ژنوم موسیقی و رادیو پاندورا را به وجود آورد: اینکه تعداد زیادی از کنش های موسیقایی کشف نشده وجود داشت و نیاز به فناوری برای ایجاد پروفایل های موسیقی مبتنی بر آن وجود داشت. در ترجیحات شخصی
با این حال، دریانوردی نرم نبود. علیرغم دریافت بودجه قابل توجه در ابتدا، این پروژه با چندین دست اندازها در جاده مواجه شد که منجر به نزدیک به دو سال حقوق نگرفتن کارمندان، 11 کارت اعتباری حداکثر، 500000 دلار بدهی شخصی و پنج شکایت از کارکنان شد. با این حال، این داستان پایان خوشی دارد. همه اختلافات در نهایت حل شد و حقوق کارکنان دریافت شد. راه اندازی Pandora موفقیت آمیز بود و در نهایت توسط هلدینگ Sirius XM به مبلغ 3.5 میلیارد دلار خریداری شد.
مانند بسیاری از استارت آپ های موفق جهان، Square نیز برای حل یک مشکل کوچک ساخته شد. یکی از بنیانگذاران، جیم مککلوی ، نتوانست فروش 2000 دلاری ظروف شیشهای دست ساز خود را تکمیل کند، زیرا قادر به پذیرش کارت اعتباری نبود. با کمک یکی از بنیانگذاران جک دورسی (همچنین بنیانگذار توییتر)، این زوج یک سیستم میکرو POS با کاربری آسان را توسعه دادند که میتوانست به همه جا برود و توسط هر کسی استفاده شود.
اسکوئر در حالی که از نظر کسب سود راهی نسبتا پر دست انداز بوده است، با نوآوری مستمر، ارائه ابزارهای مفید به بازرگانان و دسترسی به بازارهایی که هنوز استفاده نشده اند، در صدر قرار گرفته است.
استارت آپ های فین تک بیشتری را برای دنبال کردن کشف کنید .
استارتاپ های مهم خارجی
واتس اپ، برنامه پیام کوتاه محبوب برای ارتباط افراد در نقاط مختلف جهان، شروع از یک مکان غیرمنتظره – ورزشگاه. هنگامی که یان کوم، بنیانگذار واتساپ، هنگام حضور در باشگاه از تماس های از دست دادن ناامید شد، او و بنیانگذارش برایان اکتون، واتس اپ را توسعه دادند تا به کاربران اجازه دهد با به روز رسانی وضعیت خود، زمان دریافت تماس را مشخص کنند.
چیزی که داستان Whatsapp را منحصر به فرد می کند این است که بنیانگذاران آن قصد ایجاد یک کسب و کار را نداشتند و مطمئناً هرگز انتظار نداشتند کسب و کاری را راه اندازی کنند که به همان اندازه موفق باشد. آنها به سادگی می خواستند یک محصول مفید برای مصرف کنندگان ایجاد کنند که به یک تجارت 5.5 میلیارد دلاری تبدیل شد.
استارتاپ های مهم خارجی
استارتاپ های مهم خارجی
نتفلیکس که در اصل یک سرویس DVD کرایه از طریق پست بود که مشتریان را ملزم به پرداخت برای هر اجاره می کرد، اکنون بیش از 30 میلیارد دلار ارزش دارد و نمونه درخشانی است از اینکه چگونه چرخش یک مدل کسب و کار می تواند مسیر یک شرکت را به شدت تغییر دهد. نه تنها این، زمانی که نتفلیکس شروع به کار کرد، آنها یکی از اولین کسانی بودند که خدمات اجاره DVD را ارائه کردند که محصول را مستقیماً درب منزل مشتری ارسال می کرد.
این شرکت سهم عادلانه خود را از حوادث ناگوار و جنجال داشته است. با این حال، انعطاف پذیری آن گواهی بر ماهیت تجارت باهوش رهبران آن است. چرخش از DVD از طریق پست برای ایجاد محتوای برنده جوایز و حفظ یک مسیر ثابت در میان تعداد زیادی از رقبا به نتفلیکس اجازه داد تا خود را به عنوان غول رسانهای پیشرو تثبیت کند.
بنیانگذاران Lyft، لوگان گرین و جان زیمر، این پلتفرم را در سال 2012 درست به عنوان خدمات شرکت موجود خود، Zimride ایجاد کردند. Zimride یک شرکت کارپولینگ بود که به سفرهای بین شهری بین شهری کمک می کرد. Lyft در ابتدا قرار بود به عنوان یک سرویس کارپولینگ مورد تقاضا باشد. با این حال، آنها به سرعت متوجه شدند که فرصت بسیار بزرگتری در بازار اشتراک سواری وجود دارد.
در حالی که اوبر در زمان راه اندازی Lyft در بسیاری از شهرها تأسیس شده بود، آنها توانستند با تمرکز بر تجربه مشتری خود به سرعت سهم بازار را به دست آورند. آنها چیزهایی مانند سواری رایگان برای کاربران جدید و ارتباط شخصی تر با رانندگان خود ارائه کردند. Lyft نمونه کاملی از شرکتی است که از قبل ایدهای موفق داشت و کمی تغییر کرد تا به موفقیت امروزی تبدیل شود.
ایلان ماسک ثروتمندترین فرد جهان است و همیشه شیفته سفرهای فضایی بین کهکشانی بوده است. در سال 2002، او SpaceX را با هدف مقرون به صرفه تر کردن سفرهای فضایی به منظور استعمار مریخ تأسیس کرد.
SpaceX فوق العاده موفق بوده است، اما همیشه آسان نبوده است. علاوه بر پرتاب های موشکی ناموفق متعدد، این شرکت انتقادات عمومی را نیز دریافت کرده است. این شرکت در ابتدا برای سه پرواز راکتی تأمین مالی شد که همه آنها با 100 میلیون پول خود ماسک تأمین شد و پس از سقوط همه آنها، ایلان دوباره بودجه چهارمین راکت را به تنهایی تأمین کرد. موفقیت اسپیس ایکس درسی از عزم و جاه طلبی است که توسط بسیاری از بزرگ ترین کارآفرینان جهان قابل مقایسه نیست.
استارت آپ های فضایی بیشتری را برای دنبال کردن کشف کنید .
The Honest Company که در سال 2011 توسط جسیکا آلبا ایجاد شد، یک شرکت کالاهای مصرفی است که بر روی محصولات سازگار با محیط زیست و ایمن برای خانه تمرکز دارد.
آلبا این شرکت را پس از به دنیا آوردن اولین فرزندش راه اندازی کرد و در تلاش بود تا محصولات ایمن و طبیعی کودک را پیدا کند. او به سرعت متوجه شد که در بازار این نوع محصولات خلاء وجود دارد و تصمیم گرفت آن را پر کند. شرکت Honest اکنون یک تجارت میلیارد دلاری است و الهام بخش شرکت های دیگر برای ورود به بازار سازگار با محیط زیست است.
استارتآپهای زیبایی پاک بیشتری را برای دنبال کردن کشف کنید .
استارتاپ های مهم خارجی
مارک زاکربرگ فیسبوک را در سال ۲۰۰۴ زمانی که دانشجوی هاروارد بود ایجاد کرد. او در ابتدا این سایت را به عنوان راهی برای ارتباط دانش آموزان با یکدیگر ایجاد کرد، اما به سرعت بسیار بیشتر از آن شد. فیس بوک در حال حاضر یکی از محبوب ترین وب سایت ها در جهان است و نحوه ارتباط و ارتباط ما با یکدیگر را تغییر داده است.
اگرچه فیسبوک ممکن است موفقترین استارتآپ از نظر مالی نباشد، اما مطمئناً یکی از تأثیرگذارترین استارتآپها است. این شرکت در برخی از بزرگترین رویدادهای تاریخ اخیر نقش داشته است و افراد از سراسر جهان را به هم متصل کرده است.
یک لحظه غیرمنتظره لامپ همان چیزی است که Doordash را تبدیل به یک سرویس تحویل غذای موفق امروزی کرد. زمانی که بنیانگذاران در حال کار برای ساختن فناوریهایی بودند که از طریق یک اپلیکیشن به کسبوکارهای کوچک کمک میکرد، یک صاحب کسبوکار کوچک به آنها کمک کرد ایدهای را ایجاد کنند که پایه و اساس کسبوکارشان خواهد شد: کسبوکارهای کوچک زیرساختی برای تکمیل تحویلهایی که دریافت میکردند را نداشتند. به صورت روزانه
Doordash که در ابتدا Palo Alto Delivery نام داشت، با بنیانگذاران شروع شد که سفارشات خود را به دانشجویان در محوطه دانشگاه تحویل می دادند. امروز، ارزش بازار فعلی Doordash 42.7 میلیارد دلار است و Doordash خدمات تحویل را در 50 ایالت ارائه می دهد.
استارتاپ های مهم خارجی
جان پل دجوریا، بنیانگذار برند تکیلا Patrón Spirits و برند مراقبت از مو John Paul Mitchell Systems، پیشینه ای را که از یک تاجر بسیار موفق و تاجر صنعت انتظار دارید را ندارد. دیجوریا که قبلاً در یک باند خیابانی بود و در ماشینش زندگی میکرد، دایرهالمعارفها را خانه به خانه میفروخت و بطریهای شیشهای را برای سپردهگذاری پس میداد.
زمانی که او در حالی که در ماشینش زندگی می کرد، John Paul Mitchell Systems را تأسیس کرد، این کار با آرایشگر پل میچل و تنها 700 دلار وام بود. امروز، کارآفرین 4 میلیارد دلار ارزش دارد و به عنوان نمادی از خودساخته بودن، انعطاف پذیر بودن و همیشه باور به خود عمل می کند.
این به کسب و کار کمک می کند که از قبل ایده ای از موفقیت ایجاد یک شرکت داشته باشید که بتواند نحوه عملکرد جهان را تغییر دهد. این دقیقا همان چیزی است که لینکدین در سال ۲۰۰۲ توسط رید هافمن و اعضای موسس پی پال ایجاد شد. این سایت به عنوان راهی برای ارتباط حرفه ای های تجاری راه اندازی شد و اکنون به یکی از بزرگترین سایت های شبکه اجتماعی با بیش از ۶۰۰ میلیون کاربر تبدیل شده است.
در حالی که لینکدین ممکن است به اندازه برخی دیگر از استارتاپ های موجود در این لیست جذاب نباشد، اما نمونه کاملی از شرکتی است که با چشم اندازی روشن ایجاد شده و آن چشم انداز را به خوبی اجرا کرده است.
استارتاپ های مهم خارجی
بعدی در لیست نمونه های شرکت نوپا موفق Spanx است. در سال 1998، سارا بلیکلی در حال فروختن دستگاههای فکس خانه به خانه بود که از خطوط آزاردهنده شورت خسته شده بود. یک سکته مغزی نابغه باعث شد بلیکلی پاهای جوراب شلواری خود را ببرد و در آن زمان بود که ایده ایجاد Spanx متولد شد. پس از اینکه اپرا وینفری به عنوان محصول مورد علاقه اش لقب گرفت، شرکت پس از تایید او منفجر شد و بلیکلی را به عنوان جوان ترین میلیاردر زن خودساخته در ایالات متحده به موفقیت رساند. اثبات اینکه حل یک مشکل شخصی با راه حلی نوآورانه می تواند منجر به کسب و کار بسیار موفقی با سخت کوشی کافی شود.
استارتاپ های مهم خارجی
Matt Wullenweg Automattic را راهاندازی کرد که در غیر این صورت به عنوان پلتفرمی که وردپرس را میزبانی میکند، زمانی که تنها 20 سال داشت شناخته میشود. Wullenweg از ترک تحصیل تا موسس استارتآپ فناوری سانفرانسیسکو بسیار موفق، تجربه لازم برای تحقق اهداف خود را با کار به عنوان کدنویس برای یک پلتفرم وبلاگ نویسی منبع باز به دست آورد. وقتی توسعهدهنده اصلی آن را ترک کرد، Wullenweg وارد این نقش شد که او را به مسیر درستی سوق داد تا از حرفهاش حمایت کند و در نهایت به وردپرس منتهی شود.
بزرگترین درس از تجربه Wullenweg این است که همه داستان های موفقیت بعد از کالج شروع نمی شوند. برخی از آنها با تجربه و پشتکار ممکن می شوند، که حتی برای یک جوان 20 ساله، ممکن است منجر به موفقیت یک میلیارد دلاری شود.
منبع: مشاوره کسب و کارآکو