مشاوره کسب و کار آکو

همیشه و همه جا در کنار شما هستیم با مشاوره کسب و کار آکو

مشاوره کسب و کار آکو

همیشه و همه جا در کنار شما هستیم با مشاوره کسب و کار آکو

۲۲استراتژی برای افزایش انگیزه کارکنان

۲۲استراتژی برای افزایش انگیزه کارکنان : آیا کار کردن در یک بیماری همه گیر به ظاهر پایان ناپذیر باعث رکود کارگران شما می شود؟ هنگام کار از راه دور و تلاش برای همگام شدن با کار، داشتن انگیزه سخت است. گاهی اوقات باید یک پا را جلوی پای دیگر بگذارید و کار کنید، اما کار با انگیزه بسیار آسان‌تر است. اگر می خواهید تیم خود را رهبری و انگیزه دهید، محتوای امروز بیش از ۲۰ راه برای افزایش انگیزه در محل کار را پوشش می دهد.

انگیزه کارکنان چیست؟

20 استراتژی برای افزایش انگیزه کارکنان

 

 

قبل از اینکه به استراتژی هایی بپردازیم که باعث افزایش انگیزه در محیط کار می شوند، باید بدانیم انگیزه چیست.

انگیزه ما را وادار به انجام کارهایی می کند که اهداف و تجربیات زندگی ما را به جلو می برد. بسیاری از ما توسط نیرویی، شخص یا کاری که انجام می دهیم، از جمله کارمان، هدایت می شویم. دو نوع انگیزه وجود دارد که باعث رفتار می شود: درونی و بیرونی.

انگیزه درونی

هنگامی که یک کارمند به طور ذاتی انگیزه دارد، آنها کاری را به دلیل “رضایت ذاتی آن به جای برخی پیامدهای قابل تفکیک” انجام می دهند.

به عنوان مثال، یک کارمند ممکن است عاشق میزبانی تماس های فروش باشد زیرا از احساسی که هنگام برقراری ارتباط با مشتری دریافت می کند لذت می برد.

انگیزه بیرونی

از سوی دیگر، انگیزه بیرونی به پیامدها و پیامدها مربوط می شود. برای مثال، یک مهندس ممکن است خطوط کد بنویسد زیرا:

  • آنها می ترسند که اگر پروژه بعدی به موقع ارسال نشود، تنزل رتبه پیدا کنند.
  • ارسال مقدار کد زیر آنها را به تبلیغاتی که برای آن کار کرده اند نزدیک می کند.

انگیزه بیرونی به اشکال مختلف وجود دارد، اگرچه استفاده از انگیزه های بیرونی مثبت بهترین راه برای ایجاد نیروی کار است.

شرکت ها باید روی چه چیزی تمرکز کنند؟

ما ۲۲ استراتژی را به اشتراک خواهیم گذاشت که عمدتاً در دسته انگیزه بیرونی قرار می گیرند. تغییر دادن انگیزه درونی افراد دشوار (اگر نه غیرممکن) است. شما نمی توانید گفتگوی درونی یا احساسی را که یک کارمند در انجام کاری دارد تغییر دهید. با این حال، می‌توانید امتیازات/ مشوق‌ها را ارائه دهید ، اطمینان حاصل کنید که کارکنان آنچه را که نیاز دارند دارند، و فرهنگ شرکتی ایجاد کنید که به کارکنان انگیزه دهد.

چرا شرکت ها باید انگیزه خود را در محل کار افزایش دهند؟

اثرات فقدان انگیزه می تواند تأثیر موجی در کل سازمان شما داشته باشد. اگر مردم برای پیروی از ماموریت و چشم انداز شرکت شما انگیزه نداشته باشند، کارکنانی را که سازمان شما را به مکانی فوق العاده برای کار تبدیل می کنند، از دست خواهید داد.

اگر کارمندانی را در نظر بگیرید که در سال گذشته شرکت شما را ترک کرده اند، احتمالاً می توانید بگویید چه زمانی انگیزه خود را برای کار در سازمان شما از دست داده اند. گرفتن کارمندان قبل از اینکه بی انگیزه و ناراضی شوند می تواند دنیای متفاوتی ایجاد کند.

۲۲ استراتژی برای کمک به افزایش انگیزه در محل کار

آیا حاضرید انگیزه کارکنان را به بخش مهمی از تجربه کارمند خود تبدیل کنید؟ در اینجا استراتژی هایی وجود دارد که برای تحقق آن نیاز دارید:

۱. انتظارات را در مورد بهره وری محل کار تنظیم کنید

اگر می خواهید انگیزه در محل کار را بهبود بخشید، ضروری است که با دیدگاه خود نسبت به بهره وری کارکنان شروع کنید . بسیاری از شرکت هایی که می گویند کارکنانشان انگیزه ندارند، با توقعات مشکل دارند. شما نمی توانید انتظار داشته باشید که کارکنان شما:

  • مولد از ۹-۵.
  • به همان اندازه که شما پرشور هستید.
  • قادر به ترک نگرانی در درب.
  • با انگیزه های مشابه شما.
  • مولد به همان شیوه شما.

هر یک از کارمندان شما منحصر به فرد هستند، که با نگاهی به بهره وری در محل کار مشهود خواهد بود. برخی از کارمندان شما به طور مداوم کارهای عالی انجام می دهند در حالی که برخی دیگر از سرعت های کاری لذت می برند. تعدیل انتظارات شما را قادر می سازد تا کارهای پر مشغله گذشته را ببینید و وارد کارهای ارزشمند شوید.

۲. مطمئن شوید که در ابتدا به نیازهای شخصی اولیه رسیدگی شده است

یکی از ساده‌ترین تبیین‌های روان‌شناختی انگیزش ، سلسله مراتب نیازهای مزلو است . این اصل توضیح می‌دهد که افراد قبل از اینکه ذهن خود را حول انگیزه و خودشکوفایی بپیچند به نیازهای خاصی نیاز دارند.

خودشکوفایی جایی است که تجربیاتی که معمولاً با کارکنان با انگیزه در ارتباط هستیم، زندگی می کنند. اینجا جایی است که کارمندان می توانند به پتانسیل کامل خود برسند، به دنبال رشد شخصی باشند و به بهترین شکل خود کار کنند.

بنابراین، کارمندان برای تحقق پتانسیل خود چه می کنند؟

کارمندان در حال کار بر روی:

  • نیازهای فیزیولوژیکی : نیازهایی مانند تنفس هوا، خوابیدن، گرم بودن و داشتن چیزی برای نوشیدن/خوردن.
  • نیازهای ایمنی : به عنوان مثال، کارکنان می خواهند در محیط خود احساس امنیت کنند، در زندگی خود قابلیت پیش بینی ایجاد کنند و از رفاه مالی و فیزیکی برخوردار باشند.
  • نیازهای عشق/ تعلق : در مرحله بعد، افراد باید احساس کنند که به یک گروه یا جمع تعلق دارند. ایجاد دوستی و سایر روابط به کارکنان شما ارتباطات بین فردی می دهد.
  • نیازهای احترام: بعد احترام است، جایی که کارکنان احساس ارزشمندی دارند و درک می کنند که چگونه به طور مثبت به دنیای اطراف خود کمک می کنند.

اگر می خواهید کارکنان در محل کار به سطح نهایی خودشکوفایی برسند، ابتدا مطمئن شوید که این چهار مرحله رعایت شده است.

۳. یک ماموریت و ارزش هایی ایجاد کنید که با کارکنان شما همسو باشد

آیا ارزش های شما به ارتقای قابل توجهی نیاز دارند؟ کارمندان از ماموریت ها و ارزش هایی پیروی می کنند که آنها را هیجان زده و درگیر می کند.

ابتدا، باید در نظر بگیرید که چگونه ممکن است ماموریت خود را تغییر دهید. چه ماموریتی باعث می شود که کارکنان هر روز از خواب بیدار شوند و در شرکت شما کار کنند؟

مایکل الکسیس، مدیرعامل تیم‌بیلدینگ توضیح می‌دهد : «در یکی از شرکت‌های من، مأموریت این است که تجربه موزه را برای بزرگسالان دوباره تجسم کنم ، که انگیزه‌بخش‌تر از کمک به گردشگران در گذراندن اوقات خوشی در موزه‌ها یا موارد مشابه است» .

در مرحله بعد، شما می خواهید ارزش های خود را دوباره بررسی کنید. آیا می توانید فراتر از ارزش های معمولی تک کلمه ای بروید که برای کارمندان شما انگیزه یا مفید نیستند؟

مایکل الکسیس ادامه می‌دهد: « ارزش‌های اصلی شرکت مانند اشتیاق و خدمات رایج و تا حدودی راکد هستند .»

آیا می خواهید ارزش های شرکت خود را در محل کار ریشه یابی کنید؟ سعی کنید از سرویسی مانند Nectar استفاده کنید که به شما امکان می‌دهد تشخیص همتا را با ارزش‌های اصلی خاص مرتبط کنید.

۴. از شناسایی همتایان استفاده کنید، تا کارمندان بیشتری برای کار سخت خود به رسمیت شناخته شوند

در Nectar، ما به اهمیت شناخت همتایان در محل کار اهمیت می دهیم. مدیران نمی توانند همه چیز را ببینند، بنابراین شناخت همتا اجازه می دهد تا کار بیشتری مورد تحسین قرار گیرد. استفاده از نرم افزارهای تشخیص همتا مانند Nectar می تواند شناخت را به بخشی از فرهنگ شرکت شما تبدیل کند.

آیا می خواهید در مورد تشخیص محل کار بیشتر بدانید؟ مقاله ما را در مورد انواع مختلف شناسایی کارکنان بررسی کنید.

۵. از اعضای تیم خود به طور منظم نظرسنجی کنید و نظرات آنها را دنبال کنید

آیا وقتی کارمندانتان چیزی را که دوست ندارند به اشتراک می گذارند به حرف هایشان گوش می دهید؟ بهتر از این، آیا بر اساس نظرات کارمند عمل می کنید و تغییرات مثبتی در کار ایجاد می کنید؟ کارکنان باید بدانند که مدیریت نگرانی های آنها را می شنود و به مشکلات آنها رسیدگی می کند.

می‌توانید از نظرسنجی‌هایی مانند نظرسنجی Q12 گالوپ برای اندازه‌گیری مشارکت کارکنان هر سه ماهه استفاده کنید و ببینید کجا به بهبود نیاز دارید.

همچنین بازخورد غیررسمی را جدی بگیرید. به عنوان مثال، اگر یک کارمند افکار خود را در یک جلسه انفرادی به اشتراک می گذارد، راه حلی برای مشکلات او دنبال کنید.

6. اهداف SMART برای کارکنان ایجاد کنید

استراتژی بعدی برای افزایش انگیزه کارکنان، ایجاد اهداف کاملاً تعریف شده است که کارکنان می توانند آن ها را پیگیری کنند و در مورد آن هیجان زده شوند.

اهداف SMART عبارتند از:

  • خاص
  • قابل اندازه گیری
  • قابل دستیابی
  • مربوط
  • به موقع

وقتی همه این عناصر در اهدافی که تیم شما تعیین می کند وجود دارد، به راحتی می توان فهمید که چه زمانی به یک هدف رسیده اید و چرا آن مهم است.

اگر می خواهید اهداف خود را بیشتر بهبود بخشید، اهداف SMART را به اهداف شرکت گره بزنید.

جنیفر اسمیت، مدیر عامل Scribe می گوید: «بهترین رهبران (و بهترین شرکت ها) از منابع انگیزه فردی کارکنان بهره می برند. سوال مورد علاقه او برای پرسیدن از افراد بالقوه این است: ” موفقیت برای شما شخصاً در ۱، ۵ یا ۷ سال چگونه به نظر می رسد؟ می خواهید چه کاری انجام دهید/یاد بگیرید/به دست آورید؟ ”

با داشتن این اطلاعات، جنیفر می‌تواند گفتگوی مداوم با کارمندان داشته باشد تا مطمئن شود که اهداف شخصی و سازمانی آنها همسو هستند.

۷. استفاده از نمایندگی برای افزایش رضایت و بهره وری کارکنان

 

20 استراتژی برای افزایش انگیزه کارکنان

 

 

کارمندان نمی توانند همه کارها را به تنهایی انجام دهند، به خصوص اگر تیم کوچکی داشته باشید. در نتیجه، بسیاری از شرکت‌ها کار برون‌سپاری را به فریلنسرها یا دستیاران آغاز کرده‌اند تا به تیم‌های خود کمک کنند تا راضی‌تر، کارآمدتر و مؤثرتر شوند.

آخیلا ناگابندی، رئیس بخش منابع انسانی Pearl Lemon می گوید: «با واگذاری وظایف و اطمینان از اینکه هیچ کس بیش از حد کار نمی کند، همه می توانند انگیزه بیشتری داشته باشند .

هنگامی که تیم خود را برای پروژه‌هایشان پشتیبانی می‌کنید، بهتر می‌توانید کارمندان را در قبال نتایجشان مسئول بدانید. اگر شما یک رهبر منابع انسانی هستید، مطمئن شوید که همه از ابزارها و منابعی که برای انجام کار در اختیار دارند اطلاع دارند.

۸. تمرکز شرکت بر کار با کیفیت به جای کار کمی

 

Quality Work

 

 

کمیت کار تاثیرگذار است، اما برای کارمندان شما پایدار نیست. اگر سازمان شما به نتایج یکسانی برای سازمان شما منجر شود، باید بیشتر بر کیفیت کار تمرکز کند.

یکی از راه‌های سرمایه‌گذاری در کار با کیفیت، دادن محیط کاری انعطاف‌پذیر به کارکنان است. به عنوان مثال، کار انعطاف پذیر مانند کار از خانه یا چهار روز به جای پنج روز می تواند تأثیر قابل توجهی بر کار داشته باشد.

دیوید استون، مدیرعامل گروه مشاوره MRL ، توضیح می‌دهد: «ما در سال 2019 یک هفته کاری چهار روزه را در هفته کار کردیم. بهره وری و درآمد در سراسر دفاتر. غیبت کوتاه مدت تا 40 درصد کاهش یافته است. 95 درصد از کارمندان می گویند که بعد از تعطیلات آخر هفته 3 روزه احساس آرامش بیشتری دارند و 90 درصد کارکنان می گویند که سلامت روانی آنها متعادل تر است.

۹. روی توسعه شخصی و حرفه ای اعضای تیم خود سرمایه گذاری کنید

آیا شرکت شما به کارمندان شما کمک می کند تا از نظر شخصی یا حرفه ای پیشرفت کنند؟ کارمندان زمانی انگیزه پیدا می کنند که احساس کنند در زندگی شخصی یا محل کارشان بهتر شده اند. سعی کنید یک برنامه توسعه شغلی ایجاد کنید یا مزایای مالی ارائه دهید که افراد بتوانند از آن برای ثبت نام در دوره ها یا خواندن کتاب های هیجان انگیز استفاده کنند. با صرف زمان برای توسعه به عنوان یک کارمند، تیم شما قادر به تولید کار با کیفیت بالاتر خواهد بود.

وندی مکینسون، مدیر منابع انسانی Joloda Hydraroll می‌گوید : « فقط یک بودجه آموزشی در دسترس نیست، آموزش مستمر یکی از ارزش‌های ما است، و روحیه آموزش مداوم در فرهنگ شرکت ما تعبیه شده است. » به عنوان بخشی از بررسی‌های سالانه شناسایی می‌شود و کارکنان تشویق می‌شوند تا از فرصت‌های توسعه موجود استفاده کامل کنند.”

۱۰. یک برنامه مربیگری کارکنان ایجاد کنید

یکی دیگر از استراتژی‌های بهبود انگیزه در محل کار، ایجاد یک برنامه راهنمایی برای افراد است. برنامه های مربیگری می تواند یک امتیاز عالی برای کارمندان برای ارائه تیم شما باشد.

متیو ریوز، مدیرعامل Together به اشتراک می‌گذارد: «ما دیده‌ایم که شرکت‌ها بعد از شرکت‌ها برنامه‌های مربیگری رسمی را اجرا می‌کنند تا مشارکت کارکنان را به پیش ببرند و تیم‌هایشان را در مورد فرصت‌های رشد درونی هیجان زده کنند .

اگر می خواهید به زودی پست های ارشد را پر کنید، برنامه مربیگری کارکنان خود را در اسرع وقت شروع کنید.

۱۱. تشویق فعالانه به کار گروهی در مقابل فردگرایی

 

 

20 استراتژی برای افزایش انگیزه کارکنان

 

رقابت با سایر کارمندان شرکت شما همیشه به کار عالی منجر نمی شود. سازمان‌های فردگرا اغلب می‌توانند زمان بیشتری را صرف مبارزه بر سر منابع کمیاب شرکت در مقابل کار با یکدیگر برای حل یک مشکل کنند.

مارک داوست، مدیرعامل شرکت Quiet Light می گوید: «وقتی کارمندان نسبت به یکدیگر پاسخگو هستند و برای رسیدن به یک هدف مشترک کار می کنند، نمی خواهند بقیه اعضای تیم را ناامید کنند. تشویق هر کارمند به انجام سریع، کارآمد و تولید کار با کیفیت بالاتر.”

۱۲. ارائه بازخورد مرتبط و به موقع برای کارکنان

ارائه بازخورد مناسب و به موقع به کارمندان می تواند راهی فوق العاده برای افزایش انگیزه در محل کار باشد.

اوریل لمل، مدیر عامل و موسس WinIt می‌گوید: «ارائه بازخورد سازنده منظم می‌تواند برای حفظ تیم شما در مسیر و اطمینان از عملکرد آن‌طور که می‌خواهید بسیار مهم باشد» .

کارمندان باید به طور مکرر نظرات شما را در مورد کارشان بشنوند تا انتخاب های بهتری داشته باشند و کارگران بهتری باشند. اطمینان حاصل کنید که هر روز زمانی را برای ارائه بازخورد به عنوان یک رهبر اختصاص می دهید. کلمات شما برای اعضای تیم شما وزن دارند.

۱۳. اطمینان حاصل کنید که رهبری شرکت به عنوان مثال رهبری می کند

آیا رهبران شرکت شما به همان اندازه که می خواهند کارمندان بر رشد تمرکز دارند؟ زمانی که رهبران شرکت سهم خود را از کار انجام نمی دهند، داشتن انگیزه سخت است. رهبران شرکتی که کار را انجام می دهند مورد احترام هستند. با این حال، یک هشدار وجود دارد: رهبران خط مقدم به دلیل حجم کاری که بر دوش دارند، ممکن است دچار استرس شوند . شرکت ها باید به رهبران کمک کنند تا کار خود را انجام دهند و تیم های خود را رهبری کنند و در عین حال از استرس بی مورد جلوگیری کنند.

۱۴. فعالیت های تیم سازی را به طور مکرر برنامه ریزی کنید

اگر می خواهید به کارکنان خود انگیزه دهید، سعی کنید به طور منظم برخی از فعالیت های تیم سازی را برنامه ریزی کنید. داشتن زمان سه ماهه برای دور هم جمع شدن و یادگیری/رشد به عنوان یک تیم می تواند تأثیر قابل توجهی بر کارمندان شما بگذارد. در اینجا ایده هایی برای شروع وجود دارد:

  • Icebreaker/بازی های شما را بشناسم
  • ناهار و یاد می گیرد
  • باشگاه های فیلم/کتاب
  • رویدادهای شبکه سرعت
  • لاشخور شکار می کند

ایده عالی دیگر برای یک رویداد تیم سازی، چیزهای بی اهمیت است. مایکل الکسیس می‌گوید: «در طول سال، رویدادهای گروهی را انجام می‌دهیم که با مناسبت‌های فرهنگی مهم مانند ماه تاریخ سیاه، ماه تاریخ زنان و غرور مطابقت دارد. – سودی که با موضوع مطابقت دارد و شرکت مبلغ ۵۰۰۰ دلار به آن کمک مالی می کند.”

۱۵. برای برقراری ارتباط با کارمندان از راه درست، از زبان های عاشقانه کارمندان استفاده کنید

آیا می خواهید با شناخت کارمندان خود تأثیر مهم تری داشته باشید؟ از زبان عشق یا شناخت آنها استفاده کنید . به عنوان مثال، برخی از کارمندان از هدایا لذت می برند در حالی که برخی دیگر خدمات خدماتی را دوست دارند. مهم است که بدانید اعضای تیم شما در کجا سقوط می کنند تا بتوانید آنها را به زبانی که برایشان ارزش قائل هستند بشناسید.

۱۶. یک برنامه تقسیم سود یا جوایز جایزه برای کار بزرگ ایجاد کنید

وقتی شرکت شما موفق می شود، آیا کارمندان شما نیز نباید همین کار را انجام دهند؟ برنامه های تقسیم سود یا پاداش ها راهی عالی برای ایجاد انگیزه در کارمندان شما برای برتری در کار است.

هنگام ایجاد این برنامه ها، مطمئن شوید که یک طرح کلی از نحوه واجد شرایط شدن یک کارمند دارید. اگر یک کارمند متوجه شود که این برنامه فقط روی کاغذ وجود دارد، بی انگیزه شدن آسان است. این برنامه‌ها تضمین می‌کنند که کارکنان در صورت اجرای مناسب اهداف خود را بالاتر می‌برند.

۱۷. درک افزایش حقوق و ارتقاء را آسان کنید

انواع دیگر انگیزه های پولی افزایش و ترفیع هستند. چگونه یک کارگر پول بیشتری به دست می آورد؟ کسی برای تبدیل شدن از یک مشارکت کننده به مدیر یا مدیر چه کاری می تواند انجام دهد؟

به عنوان یک متخصص منابع انسانی، می توانید به وضوح گزینه های مسیر شغلی را در هر بخش تعریف کنید. دوم، مطمئن شوید که شما و کارمندانتان از زمان و نحوه افزایش حقوق در سازمان مطلع شوید. داشتن تمام این اطلاعات در دسترس در پورتال کارمندان، انگیزه گرفتن را برای کارکنان آسان می کند.

۱۸. از مدیریت خرد اعضای کارکنان خودداری کنید

مدیریت خرد برای شما یا کارکنانتان سرگرم کننده نیست. کنترل فعالیت های اعضای تیم خود را به جای اینکه اجازه دهید آنها متخصص باشند، خسته کننده و وقت گیر است.

نقل قول معروفی وجود دارد که مدیریت خرد را به خوبی خلاصه می کند:

“اگر شما باهوش ترین فرد در اتاق هستید، پس در اتاق اشتباهی هستید.”

-کنفوسیوس

شما کارمندانی را در تیم خود استخدام می کنید زیرا آنها دامنه خود را به خوبی درک می کنند. اکثر اعضای تیم شما بر کار خود تسلط خواهند داشت، مگر اینکه یک استخدام جوان داشته باشید. حتی افراد جوان برای انجام بهترین کار خود به فضایی نیاز دارند.

مدیران خرد نگران کارمندان و توانایی آنها در انجام وظایف هستند. کارمندانی که تحت این شرایط کار می کنند احساس می کنند مورد اعتماد نیستند یا در حد وظیفه نیستند. راه‌هایی وجود دارد که مدیران می‌توانند کارمندان را وادار به باز کردن و به اشتراک گذاشتن مبارزات خود کنند. تصدی یک شغل راهی برای نشان دادن نگرانی نیست. درعوض، به تیم خود اجازه دهید تا بداند در صورت نیاز به شما در آنجا هستید و از راه خود کناره گیری کنید. اگر خوب رهبری کنید، تیم شما زمانی که نیاز به کمک داشته باشد به سراغ شما خواهد آمد.

۱۹. در آغوش گرفتن و از شکست درس بگیرید

اگر در حال تأثیرگذاری هستید، شکست اجتناب ناپذیر است. گاهی اوقات یکی از اعضای تیم نتیجه را از دست می دهد. نحوه واکنش شما به شکست همان چیزی است که کارکنان با انگیزه ایجاد می کند. بنابراین، چگونه یک شکست را به روش صحیح حل می کنید؟

  • در مورد آنچه اتفاق افتاد بحث کنید.
  • درس هایی که تیم شما می تواند از یک شکست بگیرد را جدا کنید.
  • برنامه‌ای تهیه کنید که در آن جزئیات در صورت بروز مشکل مشابه در آینده، چه کاری انجام دهید.

اشتباهات و شکست ها اتفاق می افتد. وظیفه شما به عنوان یک رهبر این است که اطمینان حاصل کنید که خطاهای مداوم در کار را محدود می کنید. اگر کارمندی به خاطر کار عالی و مداوم شناخته شده است، سعی کنید به جای عصبانی شدن از دست او، با او کار کنید.

۲۰. به کارمندان خود زمان بدهید تا دوباره شارژ شوند

آیا انتظار دارید که یک کارمند متعهد به طور مداوم از ساعت ۹ تا ۵ کار کند؟ این یک دیدگاه واقع بینانه برای کارکنان شما نیست. کارمندان برای خوردن، ورزش کردن، حرکات کششی و فکر کردن به زمانی دور از ایستگاه های کاری خود نیاز دارند. اگر می‌خواهید یک تجربه کاری فوق‌العاده ایجاد کنید، باید به کارگران زمان بدهید تا دوباره شارژ شوند و استراحت کنند.

“عقل ماندن و موفق بودن “زمان من” تجمل یا نوازش نیست، نگهداری است!” پیج آرنوف-فن، بنیانگذار و مدیر عامل Mavens & Moguls را به اشتراک می‌گذارد : “احترام به زمان در تقویم و جدی گرفتن خود به اندازه مهم‌ترین مشتریان ما، حداقل کاری است که تیم می‌تواند برای مراقبت از خود انجام دهد.”

۲۱. برای جلوگیری از فرسودگی شغلی، مرخصی با حقوق و تعطیلات طولانی تری ارائه دهید

علاوه بر زمان خوابیدن یا استراحت بعدازظهر برای شارژ مجدد، کارکنان به دوره های طولانی تری نیز نیاز دارند. تشویق کارکنان با تعیین حداقل زمان مرخصی با حقوق یا ارائه تعطیلات با حقوق می تواند از فرسودگی شغلی جلوگیری کند . تعطیلات بخشی ضروری از تعادل کار و زندگی است.

۲۲. هفته را با تقویت انگیزه به پایان برسانید

آیا تا به حال به برگزاری یک جلسه تیمی در روز جمعه فکر کرده اید؟ ممکن است کلیدی برای کارکنان با انگیزه بیشتر باشد.

آمیت راج، بنیانگذار The Links Guy ، می‌گوید: «جمعه‌ها بعدازظهرهای اولیه هر هفته یک تماس ۱ ساعته با کل تیم انجام می‌دهیم.» این به ما کمک می‌کند از یکدیگر یاد بگیریم و همچنین بفهمیم که آیا می‌توان پیشرفت‌هایی انجام داد – چه به‌عنوان فردی یا در خود فرآیند.»

این جلسه سریع پایان هفته به همه کمک می کند تا به عنوان یک تیم با هم کار کنند، آرامش داشته باشند و هفته را با کمی انگیزه به پایان برسانند. مدیریت جمعه ممکن است دشوار باشد، و این جلسات به تیم آنها کمک می کند هر هفته چند ساعت کارآمدتر داشته باشند.

نتیجه گیری: بهبود انگیزه در محیط کار در دسترس است

ایجاد هیجان در کارکنان با کمبود انگیزه می تواند کاری دلهره آور به نظر برسد، اما شما می توانید آن را انجام دهید. هر کارگر احتمالاً سطوح انرژی، اهداف و نیازهای متفاوتی خواهد داشت، اما شما می‌توانید با رویکرد درست یک تیم موفق بسازید. یکی دو روشی را که امروز در مورد آن صحبت کردیم یادداشت کنید و آنها را در محل کار پیاده سازی کنید. سپس، هر زمان که کارمندان شما نیاز به افزایش انگیزه در محل کار دارند، برای ایده های متفاوت بازگردید.

 

منبع : AKOBDC

۷ اصل فروش

۷ اصل فروش: ۷اصل فروش مفاهیم اساسی هستند که در هر فرآیند فروش صادق هستند. آنها بر اساس روانشناسی مشتری، علم بازاریابی و مطالعات تعامل انسانی هستند.

درونی کردن این اصول از طریق ایجاد ارتباطات قوی تر با مشتریان بالقوه، شما را به فروشنده بهتری تبدیل می کند. این ارتباط باعث ایجاد اعتماد می شود و به شما کمک می کند تا مشتریان خود را در مورد آنچه که نیاز دارند راهنمایی کنید. وقتی یک مشاور قابل اعتماد هستید، بستن معامله بسیار آسان‌تر می‌شود و احتمال اینکه مشتری را برای مدت طولانی‌تری نگه دارید، بیشتر می‌شود.

با در نظر گرفتن هفت اصل فروش زیر در هنگام فروش، مطمئن خواهید شد که استراتژی شما مشتری محور و موثر است. بهترین اصول فروش را که تیم شما باید در هر معامله ای استفاده کند، بخوانید.

بهترین ۷ اصل فروش برای ایجاد روابط و بستن معاملات

 

 

۱. مشتریان چیزهایی را می خرند که برایشان ارزش دارد.

 

7 اصل فروش

 

مشتریان ارزش را به طرق مختلف می بینند. یک محصول ممکن است باعث صرفه جویی در زمان، تقویت کننده نتایج، پول ساز یا بینش آفرین باشد. اما در نهایت، مشتریان فقط محصولی را خریداری می‌کنند که فکر می‌کنند برایشان سودمند است. نمایندگان فروش بزرگ می توانند نیاز را تشخیص دهند و رویکرد خود را برای کمک به مشتری برای دیدن آن ارزش تنظیم کنند. به این می گویند فروش مبتنی بر ارزش.

فروش مبتنی بر ارزش بر کسب منافع برای مشتری متمرکز است. نمایندگان فروش که از فروش مبتنی بر ارزش استفاده می‌کنند، به‌جای فهرست کردن ویژگی‌های تبلیغاتی، به صحبت‌های مشتریان خود گوش می‌دهند، آنچه را که نیاز دارند کشف می‌کنند و سپس ارزشی را بر اساس نقاط درد و رنج مشتریان خود ارائه می‌کنند.

۲. حداقل به اندازه ای که صحبت می کنید گوش کنید.

بیش از دو سوم خریداران موافقند: گوش دادن به نیازهای آنها مهمترین راه برای ایجاد یک تجربه فروش مثبت است. هیچ کس نمی داند خریدار شما بیشتر از آنها به چه چیزی نیاز دارد.

به جای اینکه وقت خود را صرف متقاعد کردن مشتریان احتمالی کنید که راه حل شما انتخاب مناسبی برای آنهاست، وقت خود را صرف گوش دادن به داستان و نکات دردناک آنها کنید. در پایان تماس، آنها احساس می‌کنند که شما واقعاً می‌دانید به چه چیزی نیاز دارند و برای گوش دادن به راه‌حل شما بازتر خواهند بود.

به جای ارائه یک بیانیه کلی در مورد مزایای محصول خود به مشتریان بالقوه، می توانید مشخص کنید که آنها ارزش را در کجا می بینند و مستقیماً با نیازهای خود صحبت می کنند.

۳. با نشان دادن تخصص، اعتماد ایجاد کنید.

 

7 اصل فروش

تنها ۳ درصد از خریداران به نمایندگان فروش اعتماد دارند. این کسری اعتماد یکی از بزرگترین مشکلات پیش روی فروشندگان است. مهم نیست که چقدر ارزش محصول خود را به خوبی توضیح می دهید یا راه حل خاصی را توصیه می کنید اگر مشتریان احتمالی شما را باور ندارند … شما با یک نبرد بازنده روبرو هستید.

اما خوشبختانه، راهی برای ایجاد اعتماد وجود دارد که نمایندگان فروش به شدت به آن نیاز دارند. نشان دادن مداوم تخصص و به اشتراک گذاشتن آن دانش با مشتریان بالقوه نشان می دهد که صنعت را درک می کنید و با چالش های آنها همدل هستید.

با قرار دادن خود به عنوان یک مدافع مشتری و یک مشاور قابل اعتماد، به عضوی تیم تبدیل می شوید. به جای اینکه در طرف مقابل میز بنشینید و به آنها بفروشید، در همان سمت نشسته اید و با آنها برای حل مشکل کار می کنید.

۴. کمک کننده باشید.

۷ اصل فروش

 

 

7 اصل فروش

به جای اینکه به فروش به عنوان یک دستور کار خاص نگاه کنید، بر درک نیازهای مشتری خود تمرکز کنید – و سپس آنچه را که نیاز دارند به آنها بدهید.

همانطور که گری واینرچوک در سال 2013 در کتاب خود با عنوان ” Jab, Jab, Jab, Right Hook ” توضیح داد، اگر بلافاصله برای فروش سخت وارد شوید، شما را به جایی نمی رساند. ضربه زدن ها کارهای کوچکی هستند که برای مشتریان انجام می دهید و نشان می دهند که آنها را درک می کنید و به آنها اهمیت می دهید. هنگامی که آن ارتباط، آن رابطه را ایجاد کردید، آنگاه می توانید با قلاب مناسب آن ها را از بین ببرید: میزان فروش خود.

راه های زیادی برای کمک به خریداران احتمالی وجود دارد، مانند:

  • معرفی افراد بالقوه به افراد در شبکه شما.
  • مقالات جالبی را ارسال کنید که ممکن است به آنها در حل مشکل کمک کند (حتی اگر توسط شرکت شما نوشته نشده باشد).
  • آنها را با فرصت هایی برای تبلیغ نام تجاری خود پیوند دهید.
  • دیگران را به کسب و کارشان ارجاع دهید یا برای محصولاتی که استفاده می‌کنید و دوستشان دارید، نظر بدهید.

۵. مومنتوم معاملات را می بندد.

مردم مشغول هستند . بدون شتاب، معاملات به انتهای لیست های اولویت برای مشتریان احتمالی، سهامداران و حتی نمایندگان فروش سقوط می کند. اما با شتاب، همیشه مرحله بعدی آماده کار و انرژی برای بسته شدن معامله وجود دارد.

در تمام مراحل فرآیند فروش، حرکت رو به جلو را حفظ کنید. گردش کار را در CRM خود تنظیم کنید تا در مواقعی که سرنخ ها نیاز به پیگیری دارند، به نمایندگان اطلاع دهید. برای حفظ حرکت مکالمه و تلاش برای رسیدن به توافق، از پیوندهای فروش در ارائه ها استفاده کنید. آنچه را که باید در طرف مشتری احتمالی اتفاق بیفتد تا معامله را ببندید، کشف کنید و برای به دست آوردن آنچه نیاز دارند، فعال باشید.

۶. پشتکار نتیجه می دهد.

 

 

7 اصل فروش

احتمالاً همه آمارها را قبلاً شنیده اید:

  • برای برقراری ارتباط واقعی با خریدار، به طور متوسط ​​۱۸ تماس لازم است .
  • تنها ۲۴ درصد از ایمیل های فروش باز می شوند.
  • ۸۰ درصد فروش ها به حداقل ۵ تماس پیگیری نیاز دارند.
  • اما، متأسفانه، ۴۴ درصد از فروشندگان تنها پس از یک تماس تلفنی منصرف می شوند.

یکی از حقایق اساسی در فروش این است که نمی توانید به راحتی تسلیم شوید. دریافت پیام های خود در مقابل مشتریان احتمالی زمان و پشتکار می خواهد. استفاده از یک پلتفرم ردیابی فروش مانند HubSpot می‌تواند با ثبت تمام تماس‌ها و ایمیل‌هایی که برقرار می‌کنید به شما کمک کند، به‌علاوه لیست مشتریان احتمالی خود را در صف قرار دهید تا هر روز با آنها تماس بگیرید. HubSpot همه اقدامات مشتریان احتمالی شما را ردیابی می کند، از جمله بازدید از وب سایت، باز شدن ایمیل، و بارگیری محتوا، بنابراین حتی اگر با خریدار ارتباط برقرار نمی کنید، همچنان می دانید که آنها به شما گوش می دهند.

با این حال یک هشدار: آن فروشنده ای نباشید که نمی داند چگونه عقب نشینی کند. پشتکار بهانه ای برای بی امان بودن به شما نمی دهد. وقتی کسی به شما می‌گوید که دیگر با او تماس نگیرید، یا علاقه‌ای ندارید، وقت آن است که ادامه دهید.

۷. فروش همه چیز در مورد روابط است.

نمایندگان فروش با طرز فکر کوتاه مدت احتمالاً به ایجاد روابط با مشتریان بالقوه خود اهمیت زیادی نمی دهند. اما احتمالاً مشتریان تکراری زیادی هم ندارند. بدون ایجاد یک رابطه بلندمدت با مشتری احتمالی خود، بعید به نظر می رسد که ارجاعات زیادی را مشاهده کنید، به اهداف افزایش فروش برسید یا ارزش طول عمر مشتریان خود را افزایش دهید.

خوب بودن با مردم نه تنها کار درستی است، بلکه یک اصل اساسی تجارت نیز هست. وقت گذاشتن برای مراقبت (مانند انعطاف پذیری در زمان ملاقات، بررسی نحوه انجام امور با آنها، ارسال هدایای متفکرانه) به این معنی است که مشتریان شما برای طولانی مدت با شما همراه خواهند بود.

استراتژی های فروش برای شرکت های مشتری محور

اصول فروش به شما کمک می کند تا استراتژی های فروش بهتری را توسعه دهید. در نظر گرفتن اصول اولیه هنگام ایجاد گردش کار، طراحی ارائه ها و نوشتن اسکریپت، اطمینان حاصل می کند که در مسیر درست حرکت می کنید: به سمت روابط طولانی مدت و سودآور با مشتری.

اگر علاقه مند به دیدن مقاله های مرتبط با ۷ اصل فروش هستیند می توانید به قسمت وبلاگ سایت مراجعه کنید.

منبع : AKOBDC

۱۴ تکنیک فروش

۱۴ تکنیک فروش : ما معتقدیم که هر فروشنده خوب (یا اصلاً هر شخصی) همیشه فضایی برای رشد در نقش خود و بهبود مهارت های خود دارد. به همین دلیل است که ما برای ادامه تحصیل تیم خود سرمایه گذاری زیادی می کنیم، آنها را تشویق می کنیم تا از روزهای خود برای خواندن نشریات صنعتی وقت بگذارند و به آنها اجازه دهیم ایده های خود را آزمایش کنند – همه با اطمینان از اینکه آنها از این اطلاعات برای بهتر شدن در آنچه که می خواهند استفاده خواهند کرد. انجام دادن.

فروشندگان ما در این راه چیزهای زیادی یاد گرفته اند، بنابراین تصمیم گرفتیم نکاتی را با شما در میان بگذاریم. در اینجا ۱۴ تکنیک برتر ما برای کمک به شما برای تبدیل شدن به یک فروشنده بهتر آورده شده است.

۱. بازار خود را درک کنید

مهم‌تر از همه، اگر نمی‌دانید به چه کسی می‌فروشید و چشم‌انداز بازار چگونه است، نمی‌توانید فروشنده مؤثری باشید. ما فقط در مورد دانستن نام، عنوان، نام شرکت، URL وب سایت و ایمیل آنها صحبت نمی کنیم. ما در مورد این صحبت می کنیم که واقعاً بفهمیم چه چیزی باعث می شود آنها تیک بزنند.

یک روز از زندگی مشتری احتمالی شما چگونه است؟ آنها با چه چالش هایی روبرو هستند؟ چه چیزی می تواند زندگی آنها را آسان تر کند؟

به دست آوردن این دانش در مورد مشتری بالقوه به بهبود درک شما از نحوه بهره مندی آنها از راه حل شما کمک می کند و شما را قادر می سازد محصول یا خدمات خود را به گونه ای قرار دهید که با آنها طنین انداز شود.

علاوه بر درک نکات دردناک مشتریان بالقوه خود، همچنین باید بدانید چه کسی در خارج از شرکت شما سعی در حل آنها دارد. چشم انداز رقابتی چگونه به نظر می رسد؟ راه حل شما چگونه جمع می شود؟ بررسی نحوه فروش رقابت وزمین زدنو سپس کاری متفاوت انجام دهید.

شما می خواهید متمایز شوید و منحصر به فرد باشید، در حالی که هنوز در مورد آنچه مشتریان احتمالی شما نیاز دارند (و می خواهند) صحبت می کنید.

در این ویدئو، مشاور اصلی رشد ماکارلی وسکاتاهمیت درک خریداران شما، و همچنین برخی نکات و تکنیک های اضافی برای فروش را که او در طول مدت حضورش در نیو برید آموخته است، بیان می کند.

۲. بر سرنخ های درست تمرکز کنید

 

 

14 تکنیک فروش

به گفته کن کروگ، بنیانگذار و عضو هیئت مدیره InsideSales.com، “این واقعاً در مورد سرنخ ها است.” از دیدگاه ما، این بدان معنی است که بفهمید چه چیزی یک سرنخ را برای شرکت شما مناسب می‌کند تا وقت خود را برای افرادی که هرگز مشتری نخواهند شد تلف نکنید.

با دانستن اینکه چه کسی را هدف قرار می دهید شروع می شود (یعنی شناسایی شما شخصیت های خریدارومشخصات مشتری ایده آل). از آنجا، شما باید بتوانید تعیین کنید که آنها با چه چیزی دست و پنجه نرم می کنند، چالش های آنها چیست و چگونه می توانید پیام ها و پیشنهادات خود را با نقاط دردناک آنها هماهنگ کنید.

وقتی روی سرنخ‌های مناسب تمرکز می‌کنید، تمایل به مشاهده نرخ برد بهتر، میانگین معاملات بزرگ‌تر و ارزش طول عمر مشتری بالاتر دارید. اگر روی افرادی تمرکز می کنید که راه حل شما به آنها بهترین خدمات را می دهد، بستن آنها به عنوان مشتری آسان تر است.

به این ترتیب، زمان زیادی را برای فروش به آنها صرف نمی کنید و احتمال بسته شدن آنها بیشتر است. شما فقط باید مطمئن شوید که زمان بندی شما مناسب است و آنها برای چیزی که شما ارائه می دهید آماده هستند.

۱۴ تکنیک فروش

 

۳. شرکت خود را بالاتر از خودتان اولویت دهید

در نیو برید دوست داریم بگوییم که فروش یک ورزش تیمی است. تیم بازاریابی کمک می کندحراجی تیم اعضای تیم فروش به یکدیگر کمک کنید. تمام کارهایی که هر فرد و هر تیم انجام می دهد هدف نهایی یکسانی دارد: کمک به رشد کسب و کار.

هر زمان که تصمیمی گرفتید همین ایدئولوژی را در ذهن داشته باشید. ابتدا مشتریان خود را اولویت بندی کنید، سپس شرکت خود را در مرحله دوم، تیم خود را در مرحله سوم و در نهایت خود را در اولویت قرار دهید.

4. از CRM خود استفاده کنید

 

14تکنیک فروش

 

در نیو برید، ما از طرفداران بزرگ Salesforce هستیم. تیم فروش ما از آن به عنوان پلت فرم CRM خود استفاده می کند، اما ما همچنین آن را با HubSpot، نرم افزار اتوماسیون بازاریابی خود، ادغام کرده ایم، بنابراین شفافیت کامل بین بازاریابی و فروش وجود دارد. تیم فروش ما قادر به دیدن یک مشتری بالقوه است زبان بدن دیجیتال، یا نحوه تعامل آنها با محتوای ما.

دانستن اینکه چه پست‌های وبلاگی خوانده‌اند، چه صفحاتی را بازدید کرده‌اند و چه ایمیل‌هایی را باز کرده‌اند، می‌تواند به ما درک بهتری از علاقه‌مندی‌ها، نقاط درد و رنج آنها و چگونگی شناخت آنها در مورد ما بدهد. مکان اول بهتر می تواند به اطلاع رسانی ما برسد.

اگر دیدیم شخصی در حال خواندن مطالبی درباره آن استاستراتژی های تبدیل، سپس می‌توانیم به نحوه تبدیل افراد در وب‌سایت خود نگاه کنیم و ورودی شخصی‌شده را از طریق ما ارائه دهیم دستیابی اولیه که درک ما از نقاط درد آنها را نشان می دهد و نشان می دهد که چگونه می توانیم به آن چالش ها رسیدگی کنیم.

 

۵. از داده ها مطلع باشید

هنگامی که شما یک شرکت کوچک مانند ما هستید (در واقع – این امر حتی اگر شرکت بزرگی باشید صادق است)، کارایی می تواند کمک بزرگی کند. به خودت خیلی توجه کن معیارهای وقیف بازاریابی برای اینکه بفهمید چه چیزی کار می کند و چه چیزی نیست. چه چیزی به تیم فروش شما کمک می کند تا معاملات بیشتری را ببندد؟ به نظر می رسد چیزی است که آنها در حال تلو تلو خوردن هستند؟

داده ها دروغ نمی گویند، بنابراین گوش دادن به اعداد یک جزء مهم برای شما استموفقیت در فروش.

ما می‌دانیم که تجزیه و تحلیل داده‌ها می‌تواند زمان زیادی را ببرد، بنابراین اگر عادت به اندازه‌گیری تلاش‌های فروش خود ندارید، با گزارش‌های دوسالانه شروع کنید و آن‌ها را تا حد امکان عمیق و دقیق ارائه کنید. هنگامی که به آن نقطه رسیدید، گزارش های فصلی را شروع کنید. اینها می‌توانند کمی سبک‌تر از نمونه‌های دوسالانه باشند، اما همچنان باید معیارهای دقیقی داشته باشند. سپس به اندازه ماهانه گرانول کنید. این می تواند سبک ترین از سه نسخه باشد و فقط به فروش شما در سطح بالاتری نگاه می کند.

هدف هر یک از گزارش ها باید این باشد که چیزی را از منظری متفاوت به شما نشان دهد. با مشاهده روندهای مختلف می توانید تصمیمات هوشمندانه تری بگیرید که نتایج شما را در دراز مدت بهبود بخشد.

۶. واقعاً به مشتریان بالقوه خود گوش دهید

 

14تکنیک فروش

مطابق بامارک روبرژمدیر سابق بخش فروش HubSpot، “شما می دانید که یک تیم فروش مدرن را اداره می کنید، زمانی که فروش بیشتر شبیه رابطه بین یک پزشک و یک بیمار است و کمتر شبیه رابطه بین یک فروشنده و یک مشتری بالقوه است.”

بنابراین، منظور او از آن چیست؟

برای اینکه فروشندگان موثری باشیم، باید بتوانیم به مشتریان بالقوه خود گوش دهیم این یکی از تکنیک های فروش است. ما تمایل داریم تا یک فرهنگ خودمحور باشیم، تا حدی به لطف رسانه های اجتماعی، بنابراین مهم است که به عنوان یک فروشنده، به مشتریان بالقوه خود اهمیت دهید – و نه فقط در ظاهر. این در مکالمات شما می درخشد، به ایجاد اعتماد کمک می کند و به بستن معاملات کمک می کند.

 

۱۴تکنیک فروش

۷. ایجاد اعتماد از طریق آموزش

 

14تکنیک فروش

 

هنگامی که می خواهید محصول یا خدماتی را به کسی بفروشید، ایجاد اعتماد می تواند دشوار باشد. ما شرطی شده‌ایم که واکنش بدی نسبت به یک «فروشنده» داشته باشیم، زیرا آنها را لزج و غیرقابل اعتماد می‌دانند.

بنابراین امروز، مهم است که این رابطه را تقویت کنید و با مشتری احتمالی خود اعتماد ایجاد کنید. یک راه عالی برای انجام این کار آموزش است.

وقتی می گوییم آموزش، در واقع در مورد محتوای شما صحبت می کنیم. از وبلاگ خود، پیشنهادات محتوای ممتاز، وبینارها و سایر محتواها برای کمک به آموزش مشتری در مورد آنچه سازمان شما ارائه می دهد استفاده کنید.

فقط فوراً وارد زمین سخت نشوید. اگر به آموزش آنها کمک کنید و آنها را قادر به تصمیم گیری خود کنید (که شما به راه حل خود کمک کرده اید)، آنها شروع به اعتماد به شما خواهند کرد. و هنگامی که اعتماد پیدا کردید، به احتمال زیاد در رابطه پیروز خواهید شد.

برای اینکه از خدمات آموزشی خود بیشترین بهره را ببرید،تلاش های خود را شخصی کنید. ارسال یک پست وبلاگ برای ۲۰ نفر فقط بازاریابی است. فروش یک مکالمه یک به یک است.

به جای ارسال یک پست وبلاگ یا وبینار به تنهایی، از یک پیشنهاد محتوای مرتبط نقل قول بگیرید و آن را برای مشتری بالقوه خود به طور خاص برای ارائه آموزش، استفاده از محتوایی که دارید و همچنان انسان هستید، اعمال کنید.

۸. بر کمک کردن تمرکز کنید

هر چند وقت یکبار با یک فروشنده تماس می گیرید و تنها چیزی که در مورد آن صحبت می کند ویژگی های کاملاً جدید محصولی است که ارائه می دهد؟ شما مؤدبانه گوش می دهید، اما با خود فکر می کنید، “آره، اما این چگونه به من کمک می کند؟”

حقیقت این است: ویژگی ها به شما کمک نمی کنند. حداقل به روشی که معمولاً در فروش قرار می گیرند. آنچه شما واقعاً می خواهید بدانید این است که “چگونه چیزی که می فروشید X را برای من حل می کند؟” در اصل، شما می خواهید بدانید که این پیشنهاد چگونه چالش های شما را برطرف می کند.

به عنوان یک فروشنده، این تمایز کلیدی است. به جای تمرکز بر ویژگی های راه حل خود، به این فکر کنید که چگونه این ویژگی ها می توانند به مشتری احتمالی شما کمک کنند. چگونه یکی از چالش ها یا نقاط دردناک آنها را حل می کنید؟

اگر شمادرک کنید که شخصیت های خریدار شما چه کسانی هستند، سپس می دانید چالش ها و نقاط دردناک آنها چیست و راه حل شما چگونه با آن هماهنگ است. این فرصتی است که بر روی مزایای محصول یا خدمات خود تمرکز کنید – به عنوان مثال، چگونه می توانید روز آن شخص را کمی آسان تر کنید.

وقتی بتوانید در مورد مزایا صحبت کنید، زمان بسیار آسان تری خواهید داشت که مشتریان بالقوه را متقاعد کنید که سازمان شما می تواند به بهترین نحو نیازهای آنها را برطرف کند.

 

۹. هر جلسه را با یک اقدام پایان دهید

هنگامی که جلسه بعدی خود را ترک می کنید، به جای گفتن جمله ای مانند “من مراحل بعدی خود را با شما پیگیری می کنم”، همان لحظه و همان جا مراحل بعدی خود را ایجاد کنید.

ما این روش را در تیم فروش خودمان آزمایش کردیم و نتایج بسیار خوبی دیدیم. ما معمولاً جلسات خود را با یک مشتری بالقوه پایان می‌دادیم و نشان می‌دادیم که آنها می‌توانند انتظار داشته باشند که در چند ساعت از ما با چند بار که برای جلسه بعدی ما مفید بود، از ما بشنوند. ما مدام دریافتیم که رزرو جلسه بعدی سخت تر می شود.

بنابراین تصمیم گرفتیم استراتژی خود را تغییر دهیم. اکنون، زمانی که ما در حال پایان دادن به تماس فروش هستیم، به یک اقدام ملموس پایان می دهیم. همه ما تقویم هایمان را بالا می آوریم و جلسه بعدی خود را همانجا رزرو می کنیم. و حدس بزنید چه؟ ما شاهد افزایش نرخ تبدیل ما در نتیجه آن بوده ایم.

پس دفعه بعد که در یک جلسه فروش هستید، دست خالی را ترک نکنید. جلسه بعدی خود را تا زمانی که با فرد احتمالی در آنجا هستید تنظیم کنید، یا حداقل، یک برنامه اقدام مشخص داشته باشید که هر دو طرف روی آن توافق کرده اند.

۱۰. از تیم بازاریابی خود استفاده کنید

شماتیم های بازاریابی و فروش باید همسو باشند. چیزهای زیادی وجود دارد که این دو بخش می توانند از یکدیگر یاد بگیرند تا به سازمان کمک کنند تا به هدف اصلی خود یعنی تولید درآمد بیشتر برسد.

در بخش فروش، از تیم بازاریابی خود به نفع خود استفاده کنید. با آنها در مورد آنچه مشتریان بالقوه شما می گویند صحبت کنید – آیا آنها به خوبی به یک محتوا پاسخ می دهند؟ آیا آنها از وبیناری که شرکت کردند لذت نبردند؟ این بینش‌ها را با تیم بازاریابی خود به اشتراک بگذارید تا بتوانند به ارائه سرنخ‌های با کیفیت بالاتر و بالاتر ادامه دهند. شما هم چنین بایدگزارش های خود را با بازاریابی به اشتراک بگذاریدتیم شفافیت کامل به هر دوی شما کمک می کند تا موثرتر باشید.

بازاریابی باید باعث شود تیم فروش شما موفق تر باشد. بخشی از آن ارائه سرنخ است، بخشی از آن امکان فروش با محتوای خوب و بخشی از آن تضمین انتقال روان است. اما بازاریابی برای انجام همه این کارها باید با فروش کار کند.

در نیو برید، ما به جای تیم های بازاریابی و فروش مجزا، یک تیم درآمد داریم، بنابراین بازاریابی و فروش پشت یک هدف همسو هستند: ایجاد درآمد. از آنجایی که بازاریابی بر اساس سهم آنها در درآمد به جای تعداد سرنخ هایی که تولید می کنند سنجیده می شود، آنها انگیزه بیشتری برای آوردن سرنخ های با کیفیت بالا دارند که احتمال بالایی برای تبدیل شدن به مشتری دارند.

اما اگر شفافیت بین دو تیم وجود نداشته باشد، بازاریابی اطلاعات لازم را برای اطمینان از ارائه فروش با سرنخ های واجد شرایط نخواهد داشت.

۱۱. پیگیری سریع با سرنخ ها

وقتی سرنخ‌ها با محتوای شما درگیر می‌شوند یا اطلاعات بیشتری را درخواست می‌کنند، چالش یا فرصتی که امیدوارند بتوانید به آن‌ها کمک کنید، احتمالاً در فهرست اولویت‌هایشان قرار دارد. این امر آنها را برای یک تعامل فروش مولدتر – اگر سریع اتفاق بیفتد – آغاز می کند.

اجازه دادن به روزها قبل از پیگیری یک سرنخ گرم، اغلب یک فرصت خوب را به یک فروش طولانی تر و دشوارتر تبدیل می کند (یا اصلاً فروش نمی رود، اگر سرنخ قبلاً با یک رقیب پاسخگوتر ارتباط برقرار کرده باشد!).

در عوض، ارتباط با یک سرنخ در اسرع وقت، شما را به بالای مجموعه مورد توجه آنها می رساند. این انرژی و فوریت را به رابطه جدید تزریق می کند و به بالقوه نشان می دهد که آنها از یک نماینده پاسخگو درمان اولویت دارند.

۱۲. حداقل ۶ بار با رهبر خود تماس بگیرید

پایگاه مشتری هر کس کمی متفاوت است، اما به طور کلی، انتظار دارید که حداقل شش بار (به طور متوسط) قبل از آوردن یک مشتری احتمالی به میز مذاکره، تماس بگیرید. مانند شما، مخاطبان هدف شما هر روز با اولویت های رقابتی و مغناطیس های توجه دست و پنجه نرم می کنند. نمی‌توانید از آنها انتظار داشته باشید که مانند زمانی که نقش‌ها معکوس می‌شدند، با شما پیگیری کنند.

از شخصیت‌های خریدار موجود برای درک اینکه مشتریان احتمالی شما کدام کانال‌ها و شیوه‌های ارتباطی را ترجیح می‌دهند استفاده کنید. به عنوان مثال: برخی از جمعیت شناسی متن را به ایمیل ترجیح می دهند، اما فقط برای انواع خاصی از محتوا یا ارتباطات. کانال‌های متناوب می‌توانند به اهداف شما کمک کنند، اما تقریباً همیشه بهترین کار این است که از روش ارتباطی ترجیحی مشتری احتمالی خود برای بیشتر فعالیت‌های خود استفاده کنید.

آهنگ حرکت خود را بر اساس تجربیات خود با تعاملات فروش موفق ساختار دهید. آیا زمان خاصی از ماه یا سه ماهه وجود دارد که یکی از چالش های مشتریان شما در مرکز توجه قرار می گیرد؟ اگر راه‌حلی برای آن چالش ارائه می‌دهید، ممکن است در طول «فصل خارج از فصل» نسبتاً آرام بمانید و سپس تعامل خود را برای ساعات پربیننده افزایش دهید.

۱۳. داستان بگویید

تبلیغات Storybrand را باور کنید. هر کس دوست دارد در داستان خود نقش قهرمان را بازی کند و این در هیچ کجا به اندازه تجارت صادق نیست. به عنوان یک نماینده فروش، مطمئن ترین راه شما برای به دست آوردن یک مشتری بالقوه، ساختن یک روایت قانع کننده است – و تبدیل کردن آنها به شخصیت اصلی.

نقاط درد تبدیل به ماموریت‌های هیجان‌انگیز برای تکمیل، آزمایش‌هایی برای فتح، و رسیدن به ارتفاعات می‌شوند. مشتری احتمالی شما این فرصت را دارد که شما را به عنوان همراه قابل اعتماد خود در سفر خود انتخاب کند تا مانعی را که بین او و موفقیت قابل سنجش قرار دارد شکست دهد. کار شما این است که داستان را به گونه ای بسازید که مشتری آینده شما مسیر روشنی را برای پیروزی در کنار شما و محصولتان ببیند.

بر روی آرزوها تمرکز کنید. این چالش امروز شب‌های دیروقت و جلسات مضطرب ایجاد می‌کند، اما وقتی مشتری احتمالی شما بر مانع غلبه کند، فردا چگونه خواهد بود؟ تصویر موفقیت او را نقاشی کنید. شما فقط خوشحال هستید که در کنار او هستید!

۱۴. مدیریت اعتراض را تمرین کنید

مخالفت ها با همه به جز مشتاقانه ترین چشم اندازها همراه است. آنها اشکال متنوعی دارند: به عنوان مثال، اعتراض به ارائه خدمات اغلب شامل هزینه، زمان بندی، دامنه، نتیجه و نگهداری محصولات قابل تحویل است.

بر اساس آنچه که از قبل در مورد مشتری احتمالی خود می دانید، ممکن است با چه اعتراضاتی روبرو شوید. استارت‌آپ‌های بوت استرپ و شرکت‌های بزرگ‌تر با مشکلات درآمدی، حساسیت زیادی در مورد بودجه خواهند داشت. استارت‌آپ‌ها با سرمایه‌گذاری سرمایه‌گذاران و شرکت‌هایی با فروش قوی احتمالاً این کار را نخواهند کرد. شرکت‌هایی که در مرحله رشد سریع قرار دارند، احتمالاً نسبت به سازمان‌های سازمانی به زمان‌بندی‌های فشرده‌تری اهمیت می‌دهند. شرکت‌های بزرگ‌تر با امنیت مالی احتمالاً بر روی پایداری و نگهداری محصولات قابل تحویل تمرکز خواهند کرد، زیرا باید هر آنچه را که شما پیاده‌سازی می‌کنید در یک سیستم با قطعات متحرک زیاد ترکیب و نگهداری کنند.

نمایندگان فروش باتجربه وقتی صحبت از رسیدگی به اعتراضات به میان می آید، سبک های منحصر به فردی دارند. بسته به چشم‌انداز، محصول و/یا شرکت، سبک‌ها از مشورتی (بسیار شفاف، کم فشار) تا تهاجمی (بهره‌گیری از حرکت، در دست گرفتن کنترل) متغیر است. هر دو می توانند در شرایط خاص به خوبی کار کنند.

 

منبع :AKOBDC

انواع منابع انسانی

انواع منابع انسانی :اگر شغلی را در نظر گرفته اید که به شما امکان می دهد به کارمندان یک شرکت خدمت کنید، پس دنبال کردن شغل در منابع انسانی ممکن است انتخاب مناسبی برای شما باشد.نقش های مختلفی در بخش منابع انسانی وجود دارد که می توانید از بین آنها انتخاب کنید، و آنها طیف گسترده ای از مسئولیت ها و فرصت ها را برای پیشرفت شغلی و دستمزد بالاتر ارائه می دهند.در این مقاله، منابع انسانی را تعریف می کنیم، یاد می گیریم که چرا برای کسب و کار مهم است و رایج ترین مسیرهای شغلی موجود در این بخش را کشف می کنیم.

منابع انسانی چیست؟
منابع انسانی بخش درون یک شرکت یا سازمان است که بر مدیریت و توسعه کارکنان نظارت دارد. این شامل تمام جنبه های فرآیند استخدام کارمند، مانند استخدام، مصاحبه، استخدام و آموزش می شود. همچنین به حوزه‌های نگرانی، از جمله حل تعارض، شیوه‌های کار منصفانه و تنوع در محل کار می‌پردازد.

چرا منابع انسانی در کسب و کار مهم است؟
داشتن یک بخش منابع انسانی کاملاً کاربردی در تجارت مهم است زیرا رضایت و وفاداری کلی کارکنان را ارتقا می دهد. این منجر به تضاد کمتر، عملکرد بهتر و نگهداری طولانی‌تر می‌شود که باعث صرفه‌جویی در زمان و هزینه شرکت‌ها می‌شود. همچنین، بخش منابع انسانی تحقیقاتی را برای اطمینان از دستمزد رقابتی انجام می دهد و راه های مقرون به صرفه ای را برای مذاکره در مورد نرخ های بهتر برای مزایای کارکنان توسعه می دهد.

انواع متداول تخصص های منابع انسانی

در اینجا ۱۲ مورد از رایج ترین نوع مشاغل منابع انسانی برای شما آورده شده است:

انواع منابع انسانی

۱. کارشناس استخدام

میانگین حقوق ملی: ۱۵.۲۱ دلار در ساعت

وظایف اصلی: متخصصان استخدام ، که به عنوان “متخصصان کاریابی” نیز شناخته می شوند، از تخصص خود برای تطبیق افراد با مشاغل خاص استفاده می کنند. آنها اغلب در یک بخش منابع انسانی یا برای یک آژانس کاریابی کار می کنند. متخصصان استخدام دانش عمیقی در مورد شرح وظایف یک شرکت، فرآیندهای استخدام، بسته های حقوق و مزایا دارند. آنها ممکن است برای یافتن نامزدها از نمایشگاه های کار، مدارس و سازمان های حرفه ای بازدید کنند و معمولاً خدمات خود را به صورت آنلاین و در نشریات چاپی تبلیغ می کنند.

 

انواع منابع انسانی

۲. دستیار منابع انسانی

میانگین حقوق ملی: ۱۶.۹۶ دلار در ساعت

وظایف اصلی: نقش دستیار منابع انسانی شامل کمک به مدیران و مدیران منابع انسانی در انجام وظایف اداری است. دستیاران منابع انسانی غیبت، خاتمه کار، گزارش عملکرد، شکایات و اطلاعات مربوط به غرامت مربوط به کارکنان را مستند می کنند. آنها اغلب به فرآیند استخدام کمک می کنند، مانند نوشتن شرح شغل، تماس با مراجع و برقراری ارتباط با متقاضیان.

۳. هماهنگ کننده منابع انسانی

میانگین حقوق ملی: ۱۸.۳۱ دلار در ساعت

وظایف اصلی: هماهنگ کنندگان منابع انسانی به تسهیل برنامه ها و عملکردهای منابع انسانی تحت هدایت مدیر یا مدیر منابع انسانی کمک می کنند . وظایف آنها شامل برنامه ریزی جهت گیری ها، رسیدگی به نگرانی های کارکنان و هماهنگی آموزش و توسعه کارکنان است. هماهنگ کننده ها در مورد روندهای صنعت و بهترین شیوه ها برای بهبود فرآیندها و سیاست های منابع انسانی که رضایت کارکنان را افزایش می دهد تحقیق می کنند.

۴. کارشناس منابع انسانی

میانگین حقوق ملی: ۴۹۱۴۹ دلار در سال

وظایف اولیه: نقش یک متخصص منابع انسانی شامل جذب و قرار دادن کارکنان است. این امر مستلزم غربالگری، استخدام، مصاحبه و قرار دادن کارگران در فرصت های شغلی مربوطه است . آنها معمولاً توسط شرکت‌های خصوصی و سازمان‌های دولتی که در آنجا کار می‌کنند، استخدام می‌شوند، اگرچه گاهی اوقات به نمایشگاه‌های کار و پردیس‌های کالج می‌روند تا شخصاً با متقاضیان ملاقات کنند. متخصصان همچنین بررسی پیشینه و جهت گیری را برای کارکنان جدید انجام می دهند.

۵. استخدام کننده

میانگین حقوق ملی: ۵۵۷۱۳ دلار در سال

وظایف اصلی: استخدام‌کنندگان در شرکت‌های خاصی کار می‌کنند تا نامزدهایی را برای نقش‌های داخلی یا برای آژانس‌های استخدامی پیدا کنند که نامزدهای شرکت‌های دیگر را بررسی می‌کنند. آنها اغلب در استخدام بهترین نامزدها برای نقش های خاص در صنایع خاص تخصص دارند. برای یافتن واجد شرایط ترین متقاضیان، آنها بیشتر وقت خود را صرف ارسال لیست مشاغل آنلاین، بررسی درخواست ها و تماس با استخدام کنندگان احتمالی برای مصاحبه می کنند. آنها همچنین درباره حقوق و دستمزد مذاکره می کنند و نامزدها را در مناسب ترین موقعیت های شغلی قرار می دهند.

۶. عمومی منابع انسانی

میانگین حقوق ملی: ۵۷۲۰۶ دلار در سال

وظایف اصلی: متخصصان منابع انسانی بسیاری از وظایف اداری را انجام می دهند که بخش منابع انسانی را به خوبی اجرا می کند. آنها مسئول مدیریت عملیات روزانه بخش در مورد سیاست ها، رویه ها و برنامه ها هستند. به طور خاص تر، ژنرال ها بر انطباق با مقررات و گزارش دهی، توسعه سازمان، ارتباطات شرکت و کارمند و ایمنی و رفاه کارکنان نظارت می کنند.

بیشتر بخوانید: درباره عمومی بودن منابع انسانی بدانید

۷. مدیر استخدام

میانگین حقوق ملی: ۷۰۳۶۵ دلار در سال

وظایف اصلی: مدیران استخدام باید پیشینه گسترده ای در جذب نیرو برای نظارت بر سایر استخدام کنندگان و مدیریت فرآیندهای منبع یابی، مصاحبه و استخدام شرکت داشته باشند. این مدیران باید قوانین کار را درک کنند و با سایر مدیران بخش ملاقات کنند تا نیازهای استخدامی آینده را پیش بینی کنند و معیارهای استخدام را دنبال کنند تا از شیوه های کارآمد استخدام اطمینان حاصل کنند.

۸. مدیر منابع انسانی

میانگین حقوق ملی: ۷۱۳۲۰ دلار در سال

وظایف اصلی: مدیران منابع انسانی بر کل بخش منابع انسانی نظارت دارند و اطمینان حاصل می کنند که اعضای تیم وظایف خود را به طور موثر انجام می دهند. آنها با کارکنان سطح اجرایی ملاقات می کنند تا فرآیند استخدام را استراتژیک کنند و برای اطمینان از انجام وظایفی که اعضای تیمشان به نتایج دلخواه می رسد، کار کنند. مدیران منابع انسانی اغلب مصاحبه‌های خروجی انجام می‌دهند و مسائل حساس کارکنان را مدیریت می‌کنند. آنها همچنین مسئول حفظ سوابق بخش و نمودارهای سازمانی هستند.

۹. مدیر روابط کارکنان

میانگین حقوق ملی: ۷۱۵۲۶ دلار در سال

وظایف اصلی: مدیران روابط کارکنان با پرداختن به رفتارهای خاصی که بر محل کار تأثیر می گذارد، یک محیط کاری هماهنگ را حفظ می کنند. دانش آنها از قوانین استخدام ایالتی و فدرال به آنها کمک می کند تا درک کنند که چگونه روند حل تعارض و سایر موقعیت هایی را که مستلزم مذاکره هستند مدیریت کنند. مدیران روابط کارکنان باید مهارت های ارتباطی و بین فردی عالی داشته باشند و باید بدانند که چگونه مسائل حساس را مدیریت کنند.

۱۰. کارشناس روابط کار

میانگین حقوق ملی: ۷۷۸۳۸ دلار در سال

وظایف اصلی: متخصصان روابط کار در اقتصاد، قوانین کار، داده های دستمزد و روندهای چانه زنی جمعی با اتحادیه به خوبی آشنا هستند. نقش تخصصی آنها شامل تهیه اطلاعاتی است که مدیران اجرایی در طول فرآیند چانه زنی جمعی به آن نیاز دارند. آن‌ها همچنین برنامه‌های روابط کار صنعتی را اجرا می‌کنند، روش‌های شکایت را مدیریت می‌کنند، به کارکنان منابع انسانی مشاوره می‌دهند و اطلاعات آماری را برای هدایت تصمیمات شرکت در مورد قراردادهای کارکنان جمع‌آوری می‌کنند.

 

انواع منابع انسانی

۱۱. مدیر تجربه کارکنان

میانگین حقوق ملی: ۸۶۲۴۱ دلار در سال

وظایف اصلی: مدیران دارای تجربه کارمند در استراتژی کسب و کار ماهر هستند و می دانند که چگونه مشکلات را حل کنند تا تیم ها کارآمدتر شوند. این مدیران با سایر مدیران کار می کنند تا توصیه هایی را برای برنامه ریزی شغلی، تمرینات تیم سازی و سایر برنامه هایی که برای افزایش رضایت کارکنان طراحی شده اند ارائه دهند. مهمتر از همه، مهارت های رهبری آنها به شکل مثبت فرهنگ شرکت کمک می کند.

۱۲. مدیر منابع انسانی

میانگین حقوق ملی: ۹۷۷۷۷ دلار در سال

وظایف اصلی: مدیران منابع انسانی، که به عنوان ” مدیران منابع انسانی ” نیز شناخته می شوند، معمولاً سابقه کاری طولانی در منابع انسانی، به ویژه در تیم های مدیریتی دارند. نقش اصلی آنها شامل نظارت بر بخش منابع انسانی شرکت برای اطمینان از کارآمد و سودآور است. یک مدیر منابع انسانی در رابطه با بسیاری از جنبه های منابع انسانی، از جمله اجرای خط مشی ها و رویه ها، به مدیر اجرایی شرکت خود گزارش می دهد . آنها برنامه های آموزشی و گرایش کارکنان را هدایت می کنند، بر رویه های مدیریت پایگاه داده نظارت می کنند و از انطباق با قوانین فدرال، ایالتی و محلی اطمینان می دهند. همچنین، مدیران منابع انسانی ممکن است بر بودجه بخش نظارت کنند.

منبع:AKOBDC