مشاوره کسب و کار آکو

همیشه و همه جا در کنار شما هستیم با مشاوره کسب و کار آکو

مشاوره کسب و کار آکو

همیشه و همه جا در کنار شما هستیم با مشاوره کسب و کار آکو

۱۴ تکنیک فروش

۱۴ تکنیک فروش : ما معتقدیم که هر فروشنده خوب (یا اصلاً هر شخصی) همیشه فضایی برای رشد در نقش خود و بهبود مهارت های خود دارد. به همین دلیل است که ما برای ادامه تحصیل تیم خود سرمایه گذاری زیادی می کنیم، آنها را تشویق می کنیم تا از روزهای خود برای خواندن نشریات صنعتی وقت بگذارند و به آنها اجازه دهیم ایده های خود را آزمایش کنند – همه با اطمینان از اینکه آنها از این اطلاعات برای بهتر شدن در آنچه که می خواهند استفاده خواهند کرد. انجام دادن.

فروشندگان ما در این راه چیزهای زیادی یاد گرفته اند، بنابراین تصمیم گرفتیم نکاتی را با شما در میان بگذاریم. در اینجا ۱۴ تکنیک برتر ما برای کمک به شما برای تبدیل شدن به یک فروشنده بهتر آورده شده است.

۱. بازار خود را درک کنید

مهم‌تر از همه، اگر نمی‌دانید به چه کسی می‌فروشید و چشم‌انداز بازار چگونه است، نمی‌توانید فروشنده مؤثری باشید. ما فقط در مورد دانستن نام، عنوان، نام شرکت، URL وب سایت و ایمیل آنها صحبت نمی کنیم. ما در مورد این صحبت می کنیم که واقعاً بفهمیم چه چیزی باعث می شود آنها تیک بزنند.

یک روز از زندگی مشتری احتمالی شما چگونه است؟ آنها با چه چالش هایی روبرو هستند؟ چه چیزی می تواند زندگی آنها را آسان تر کند؟

به دست آوردن این دانش در مورد مشتری بالقوه به بهبود درک شما از نحوه بهره مندی آنها از راه حل شما کمک می کند و شما را قادر می سازد محصول یا خدمات خود را به گونه ای قرار دهید که با آنها طنین انداز شود.

علاوه بر درک نکات دردناک مشتریان بالقوه خود، همچنین باید بدانید چه کسی در خارج از شرکت شما سعی در حل آنها دارد. چشم انداز رقابتی چگونه به نظر می رسد؟ راه حل شما چگونه جمع می شود؟ بررسی نحوه فروش رقابت وزمین زدنو سپس کاری متفاوت انجام دهید.

شما می خواهید متمایز شوید و منحصر به فرد باشید، در حالی که هنوز در مورد آنچه مشتریان احتمالی شما نیاز دارند (و می خواهند) صحبت می کنید.

در این ویدئو، مشاور اصلی رشد ماکارلی وسکاتاهمیت درک خریداران شما، و همچنین برخی نکات و تکنیک های اضافی برای فروش را که او در طول مدت حضورش در نیو برید آموخته است، بیان می کند.

۲. بر سرنخ های درست تمرکز کنید

 

 

14 تکنیک فروش

به گفته کن کروگ، بنیانگذار و عضو هیئت مدیره InsideSales.com، “این واقعاً در مورد سرنخ ها است.” از دیدگاه ما، این بدان معنی است که بفهمید چه چیزی یک سرنخ را برای شرکت شما مناسب می‌کند تا وقت خود را برای افرادی که هرگز مشتری نخواهند شد تلف نکنید.

با دانستن اینکه چه کسی را هدف قرار می دهید شروع می شود (یعنی شناسایی شما شخصیت های خریدارومشخصات مشتری ایده آل). از آنجا، شما باید بتوانید تعیین کنید که آنها با چه چیزی دست و پنجه نرم می کنند، چالش های آنها چیست و چگونه می توانید پیام ها و پیشنهادات خود را با نقاط دردناک آنها هماهنگ کنید.

وقتی روی سرنخ‌های مناسب تمرکز می‌کنید، تمایل به مشاهده نرخ برد بهتر، میانگین معاملات بزرگ‌تر و ارزش طول عمر مشتری بالاتر دارید. اگر روی افرادی تمرکز می کنید که راه حل شما به آنها بهترین خدمات را می دهد، بستن آنها به عنوان مشتری آسان تر است.

به این ترتیب، زمان زیادی را برای فروش به آنها صرف نمی کنید و احتمال بسته شدن آنها بیشتر است. شما فقط باید مطمئن شوید که زمان بندی شما مناسب است و آنها برای چیزی که شما ارائه می دهید آماده هستند.

۱۴ تکنیک فروش

 

۳. شرکت خود را بالاتر از خودتان اولویت دهید

در نیو برید دوست داریم بگوییم که فروش یک ورزش تیمی است. تیم بازاریابی کمک می کندحراجی تیم اعضای تیم فروش به یکدیگر کمک کنید. تمام کارهایی که هر فرد و هر تیم انجام می دهد هدف نهایی یکسانی دارد: کمک به رشد کسب و کار.

هر زمان که تصمیمی گرفتید همین ایدئولوژی را در ذهن داشته باشید. ابتدا مشتریان خود را اولویت بندی کنید، سپس شرکت خود را در مرحله دوم، تیم خود را در مرحله سوم و در نهایت خود را در اولویت قرار دهید.

4. از CRM خود استفاده کنید

 

14تکنیک فروش

 

در نیو برید، ما از طرفداران بزرگ Salesforce هستیم. تیم فروش ما از آن به عنوان پلت فرم CRM خود استفاده می کند، اما ما همچنین آن را با HubSpot، نرم افزار اتوماسیون بازاریابی خود، ادغام کرده ایم، بنابراین شفافیت کامل بین بازاریابی و فروش وجود دارد. تیم فروش ما قادر به دیدن یک مشتری بالقوه است زبان بدن دیجیتال، یا نحوه تعامل آنها با محتوای ما.

دانستن اینکه چه پست‌های وبلاگی خوانده‌اند، چه صفحاتی را بازدید کرده‌اند و چه ایمیل‌هایی را باز کرده‌اند، می‌تواند به ما درک بهتری از علاقه‌مندی‌ها، نقاط درد و رنج آنها و چگونگی شناخت آنها در مورد ما بدهد. مکان اول بهتر می تواند به اطلاع رسانی ما برسد.

اگر دیدیم شخصی در حال خواندن مطالبی درباره آن استاستراتژی های تبدیل، سپس می‌توانیم به نحوه تبدیل افراد در وب‌سایت خود نگاه کنیم و ورودی شخصی‌شده را از طریق ما ارائه دهیم دستیابی اولیه که درک ما از نقاط درد آنها را نشان می دهد و نشان می دهد که چگونه می توانیم به آن چالش ها رسیدگی کنیم.

 

۵. از داده ها مطلع باشید

هنگامی که شما یک شرکت کوچک مانند ما هستید (در واقع – این امر حتی اگر شرکت بزرگی باشید صادق است)، کارایی می تواند کمک بزرگی کند. به خودت خیلی توجه کن معیارهای وقیف بازاریابی برای اینکه بفهمید چه چیزی کار می کند و چه چیزی نیست. چه چیزی به تیم فروش شما کمک می کند تا معاملات بیشتری را ببندد؟ به نظر می رسد چیزی است که آنها در حال تلو تلو خوردن هستند؟

داده ها دروغ نمی گویند، بنابراین گوش دادن به اعداد یک جزء مهم برای شما استموفقیت در فروش.

ما می‌دانیم که تجزیه و تحلیل داده‌ها می‌تواند زمان زیادی را ببرد، بنابراین اگر عادت به اندازه‌گیری تلاش‌های فروش خود ندارید، با گزارش‌های دوسالانه شروع کنید و آن‌ها را تا حد امکان عمیق و دقیق ارائه کنید. هنگامی که به آن نقطه رسیدید، گزارش های فصلی را شروع کنید. اینها می‌توانند کمی سبک‌تر از نمونه‌های دوسالانه باشند، اما همچنان باید معیارهای دقیقی داشته باشند. سپس به اندازه ماهانه گرانول کنید. این می تواند سبک ترین از سه نسخه باشد و فقط به فروش شما در سطح بالاتری نگاه می کند.

هدف هر یک از گزارش ها باید این باشد که چیزی را از منظری متفاوت به شما نشان دهد. با مشاهده روندهای مختلف می توانید تصمیمات هوشمندانه تری بگیرید که نتایج شما را در دراز مدت بهبود بخشد.

۶. واقعاً به مشتریان بالقوه خود گوش دهید

 

14تکنیک فروش

مطابق بامارک روبرژمدیر سابق بخش فروش HubSpot، “شما می دانید که یک تیم فروش مدرن را اداره می کنید، زمانی که فروش بیشتر شبیه رابطه بین یک پزشک و یک بیمار است و کمتر شبیه رابطه بین یک فروشنده و یک مشتری بالقوه است.”

بنابراین، منظور او از آن چیست؟

برای اینکه فروشندگان موثری باشیم، باید بتوانیم به مشتریان بالقوه خود گوش دهیم این یکی از تکنیک های فروش است. ما تمایل داریم تا یک فرهنگ خودمحور باشیم، تا حدی به لطف رسانه های اجتماعی، بنابراین مهم است که به عنوان یک فروشنده، به مشتریان بالقوه خود اهمیت دهید – و نه فقط در ظاهر. این در مکالمات شما می درخشد، به ایجاد اعتماد کمک می کند و به بستن معاملات کمک می کند.

 

۱۴تکنیک فروش

۷. ایجاد اعتماد از طریق آموزش

 

14تکنیک فروش

 

هنگامی که می خواهید محصول یا خدماتی را به کسی بفروشید، ایجاد اعتماد می تواند دشوار باشد. ما شرطی شده‌ایم که واکنش بدی نسبت به یک «فروشنده» داشته باشیم، زیرا آنها را لزج و غیرقابل اعتماد می‌دانند.

بنابراین امروز، مهم است که این رابطه را تقویت کنید و با مشتری احتمالی خود اعتماد ایجاد کنید. یک راه عالی برای انجام این کار آموزش است.

وقتی می گوییم آموزش، در واقع در مورد محتوای شما صحبت می کنیم. از وبلاگ خود، پیشنهادات محتوای ممتاز، وبینارها و سایر محتواها برای کمک به آموزش مشتری در مورد آنچه سازمان شما ارائه می دهد استفاده کنید.

فقط فوراً وارد زمین سخت نشوید. اگر به آموزش آنها کمک کنید و آنها را قادر به تصمیم گیری خود کنید (که شما به راه حل خود کمک کرده اید)، آنها شروع به اعتماد به شما خواهند کرد. و هنگامی که اعتماد پیدا کردید، به احتمال زیاد در رابطه پیروز خواهید شد.

برای اینکه از خدمات آموزشی خود بیشترین بهره را ببرید،تلاش های خود را شخصی کنید. ارسال یک پست وبلاگ برای ۲۰ نفر فقط بازاریابی است. فروش یک مکالمه یک به یک است.

به جای ارسال یک پست وبلاگ یا وبینار به تنهایی، از یک پیشنهاد محتوای مرتبط نقل قول بگیرید و آن را برای مشتری بالقوه خود به طور خاص برای ارائه آموزش، استفاده از محتوایی که دارید و همچنان انسان هستید، اعمال کنید.

۸. بر کمک کردن تمرکز کنید

هر چند وقت یکبار با یک فروشنده تماس می گیرید و تنها چیزی که در مورد آن صحبت می کند ویژگی های کاملاً جدید محصولی است که ارائه می دهد؟ شما مؤدبانه گوش می دهید، اما با خود فکر می کنید، “آره، اما این چگونه به من کمک می کند؟”

حقیقت این است: ویژگی ها به شما کمک نمی کنند. حداقل به روشی که معمولاً در فروش قرار می گیرند. آنچه شما واقعاً می خواهید بدانید این است که “چگونه چیزی که می فروشید X را برای من حل می کند؟” در اصل، شما می خواهید بدانید که این پیشنهاد چگونه چالش های شما را برطرف می کند.

به عنوان یک فروشنده، این تمایز کلیدی است. به جای تمرکز بر ویژگی های راه حل خود، به این فکر کنید که چگونه این ویژگی ها می توانند به مشتری احتمالی شما کمک کنند. چگونه یکی از چالش ها یا نقاط دردناک آنها را حل می کنید؟

اگر شمادرک کنید که شخصیت های خریدار شما چه کسانی هستند، سپس می دانید چالش ها و نقاط دردناک آنها چیست و راه حل شما چگونه با آن هماهنگ است. این فرصتی است که بر روی مزایای محصول یا خدمات خود تمرکز کنید – به عنوان مثال، چگونه می توانید روز آن شخص را کمی آسان تر کنید.

وقتی بتوانید در مورد مزایا صحبت کنید، زمان بسیار آسان تری خواهید داشت که مشتریان بالقوه را متقاعد کنید که سازمان شما می تواند به بهترین نحو نیازهای آنها را برطرف کند.

 

۹. هر جلسه را با یک اقدام پایان دهید

هنگامی که جلسه بعدی خود را ترک می کنید، به جای گفتن جمله ای مانند “من مراحل بعدی خود را با شما پیگیری می کنم”، همان لحظه و همان جا مراحل بعدی خود را ایجاد کنید.

ما این روش را در تیم فروش خودمان آزمایش کردیم و نتایج بسیار خوبی دیدیم. ما معمولاً جلسات خود را با یک مشتری بالقوه پایان می‌دادیم و نشان می‌دادیم که آنها می‌توانند انتظار داشته باشند که در چند ساعت از ما با چند بار که برای جلسه بعدی ما مفید بود، از ما بشنوند. ما مدام دریافتیم که رزرو جلسه بعدی سخت تر می شود.

بنابراین تصمیم گرفتیم استراتژی خود را تغییر دهیم. اکنون، زمانی که ما در حال پایان دادن به تماس فروش هستیم، به یک اقدام ملموس پایان می دهیم. همه ما تقویم هایمان را بالا می آوریم و جلسه بعدی خود را همانجا رزرو می کنیم. و حدس بزنید چه؟ ما شاهد افزایش نرخ تبدیل ما در نتیجه آن بوده ایم.

پس دفعه بعد که در یک جلسه فروش هستید، دست خالی را ترک نکنید. جلسه بعدی خود را تا زمانی که با فرد احتمالی در آنجا هستید تنظیم کنید، یا حداقل، یک برنامه اقدام مشخص داشته باشید که هر دو طرف روی آن توافق کرده اند.

۱۰. از تیم بازاریابی خود استفاده کنید

شماتیم های بازاریابی و فروش باید همسو باشند. چیزهای زیادی وجود دارد که این دو بخش می توانند از یکدیگر یاد بگیرند تا به سازمان کمک کنند تا به هدف اصلی خود یعنی تولید درآمد بیشتر برسد.

در بخش فروش، از تیم بازاریابی خود به نفع خود استفاده کنید. با آنها در مورد آنچه مشتریان بالقوه شما می گویند صحبت کنید – آیا آنها به خوبی به یک محتوا پاسخ می دهند؟ آیا آنها از وبیناری که شرکت کردند لذت نبردند؟ این بینش‌ها را با تیم بازاریابی خود به اشتراک بگذارید تا بتوانند به ارائه سرنخ‌های با کیفیت بالاتر و بالاتر ادامه دهند. شما هم چنین بایدگزارش های خود را با بازاریابی به اشتراک بگذاریدتیم شفافیت کامل به هر دوی شما کمک می کند تا موثرتر باشید.

بازاریابی باید باعث شود تیم فروش شما موفق تر باشد. بخشی از آن ارائه سرنخ است، بخشی از آن امکان فروش با محتوای خوب و بخشی از آن تضمین انتقال روان است. اما بازاریابی برای انجام همه این کارها باید با فروش کار کند.

در نیو برید، ما به جای تیم های بازاریابی و فروش مجزا، یک تیم درآمد داریم، بنابراین بازاریابی و فروش پشت یک هدف همسو هستند: ایجاد درآمد. از آنجایی که بازاریابی بر اساس سهم آنها در درآمد به جای تعداد سرنخ هایی که تولید می کنند سنجیده می شود، آنها انگیزه بیشتری برای آوردن سرنخ های با کیفیت بالا دارند که احتمال بالایی برای تبدیل شدن به مشتری دارند.

اما اگر شفافیت بین دو تیم وجود نداشته باشد، بازاریابی اطلاعات لازم را برای اطمینان از ارائه فروش با سرنخ های واجد شرایط نخواهد داشت.

۱۱. پیگیری سریع با سرنخ ها

وقتی سرنخ‌ها با محتوای شما درگیر می‌شوند یا اطلاعات بیشتری را درخواست می‌کنند، چالش یا فرصتی که امیدوارند بتوانید به آن‌ها کمک کنید، احتمالاً در فهرست اولویت‌هایشان قرار دارد. این امر آنها را برای یک تعامل فروش مولدتر – اگر سریع اتفاق بیفتد – آغاز می کند.

اجازه دادن به روزها قبل از پیگیری یک سرنخ گرم، اغلب یک فرصت خوب را به یک فروش طولانی تر و دشوارتر تبدیل می کند (یا اصلاً فروش نمی رود، اگر سرنخ قبلاً با یک رقیب پاسخگوتر ارتباط برقرار کرده باشد!).

در عوض، ارتباط با یک سرنخ در اسرع وقت، شما را به بالای مجموعه مورد توجه آنها می رساند. این انرژی و فوریت را به رابطه جدید تزریق می کند و به بالقوه نشان می دهد که آنها از یک نماینده پاسخگو درمان اولویت دارند.

۱۲. حداقل ۶ بار با رهبر خود تماس بگیرید

پایگاه مشتری هر کس کمی متفاوت است، اما به طور کلی، انتظار دارید که حداقل شش بار (به طور متوسط) قبل از آوردن یک مشتری احتمالی به میز مذاکره، تماس بگیرید. مانند شما، مخاطبان هدف شما هر روز با اولویت های رقابتی و مغناطیس های توجه دست و پنجه نرم می کنند. نمی‌توانید از آنها انتظار داشته باشید که مانند زمانی که نقش‌ها معکوس می‌شدند، با شما پیگیری کنند.

از شخصیت‌های خریدار موجود برای درک اینکه مشتریان احتمالی شما کدام کانال‌ها و شیوه‌های ارتباطی را ترجیح می‌دهند استفاده کنید. به عنوان مثال: برخی از جمعیت شناسی متن را به ایمیل ترجیح می دهند، اما فقط برای انواع خاصی از محتوا یا ارتباطات. کانال‌های متناوب می‌توانند به اهداف شما کمک کنند، اما تقریباً همیشه بهترین کار این است که از روش ارتباطی ترجیحی مشتری احتمالی خود برای بیشتر فعالیت‌های خود استفاده کنید.

آهنگ حرکت خود را بر اساس تجربیات خود با تعاملات فروش موفق ساختار دهید. آیا زمان خاصی از ماه یا سه ماهه وجود دارد که یکی از چالش های مشتریان شما در مرکز توجه قرار می گیرد؟ اگر راه‌حلی برای آن چالش ارائه می‌دهید، ممکن است در طول «فصل خارج از فصل» نسبتاً آرام بمانید و سپس تعامل خود را برای ساعات پربیننده افزایش دهید.

۱۳. داستان بگویید

تبلیغات Storybrand را باور کنید. هر کس دوست دارد در داستان خود نقش قهرمان را بازی کند و این در هیچ کجا به اندازه تجارت صادق نیست. به عنوان یک نماینده فروش، مطمئن ترین راه شما برای به دست آوردن یک مشتری بالقوه، ساختن یک روایت قانع کننده است – و تبدیل کردن آنها به شخصیت اصلی.

نقاط درد تبدیل به ماموریت‌های هیجان‌انگیز برای تکمیل، آزمایش‌هایی برای فتح، و رسیدن به ارتفاعات می‌شوند. مشتری احتمالی شما این فرصت را دارد که شما را به عنوان همراه قابل اعتماد خود در سفر خود انتخاب کند تا مانعی را که بین او و موفقیت قابل سنجش قرار دارد شکست دهد. کار شما این است که داستان را به گونه ای بسازید که مشتری آینده شما مسیر روشنی را برای پیروزی در کنار شما و محصولتان ببیند.

بر روی آرزوها تمرکز کنید. این چالش امروز شب‌های دیروقت و جلسات مضطرب ایجاد می‌کند، اما وقتی مشتری احتمالی شما بر مانع غلبه کند، فردا چگونه خواهد بود؟ تصویر موفقیت او را نقاشی کنید. شما فقط خوشحال هستید که در کنار او هستید!

۱۴. مدیریت اعتراض را تمرین کنید

مخالفت ها با همه به جز مشتاقانه ترین چشم اندازها همراه است. آنها اشکال متنوعی دارند: به عنوان مثال، اعتراض به ارائه خدمات اغلب شامل هزینه، زمان بندی، دامنه، نتیجه و نگهداری محصولات قابل تحویل است.

بر اساس آنچه که از قبل در مورد مشتری احتمالی خود می دانید، ممکن است با چه اعتراضاتی روبرو شوید. استارت‌آپ‌های بوت استرپ و شرکت‌های بزرگ‌تر با مشکلات درآمدی، حساسیت زیادی در مورد بودجه خواهند داشت. استارت‌آپ‌ها با سرمایه‌گذاری سرمایه‌گذاران و شرکت‌هایی با فروش قوی احتمالاً این کار را نخواهند کرد. شرکت‌هایی که در مرحله رشد سریع قرار دارند، احتمالاً نسبت به سازمان‌های سازمانی به زمان‌بندی‌های فشرده‌تری اهمیت می‌دهند. شرکت‌های بزرگ‌تر با امنیت مالی احتمالاً بر روی پایداری و نگهداری محصولات قابل تحویل تمرکز خواهند کرد، زیرا باید هر آنچه را که شما پیاده‌سازی می‌کنید در یک سیستم با قطعات متحرک زیاد ترکیب و نگهداری کنند.

نمایندگان فروش باتجربه وقتی صحبت از رسیدگی به اعتراضات به میان می آید، سبک های منحصر به فردی دارند. بسته به چشم‌انداز، محصول و/یا شرکت، سبک‌ها از مشورتی (بسیار شفاف، کم فشار) تا تهاجمی (بهره‌گیری از حرکت، در دست گرفتن کنترل) متغیر است. هر دو می توانند در شرایط خاص به خوبی کار کنند.

 

منبع :AKOBDC

مدیریت بحران کسب و کار

مدیریت بحران کسب و کار:یاد بگیرید که چگونه یک برنامه مدیریت بحران برای کسب و کار خود ایجاد کنید.

وقتی اصطلاح بحران را می شنوید به چه چیزی فکر می کنید ؟

ذهن من بلافاصله به سمت یک بلای طبیعی می رود- مانند سونامی یا زلزله – که ویرانی و ویرانی را برای یک منطقه به ارمغان می آورد.

اما بسیاری از انواع دیگر بحران نیز وجود دارد که ناشی از حوادث و شرایط مختلف است، مانند بحران‌های وجودی، بحران‌های فاجعه‌ای انسان‌ساز و بحران‌های تجاری. مورد دوم چیزی است که در این مقاله به آن خواهیم پرداخت.

در مقوله بحران های تجاری به طور خاص، تعدادی موقعیت مختلف وجود دارد که بالقوه می تواند بدون توجه به صنعت، اندازه یا منابع شما آسیب بزرگی به شرکت شما وارد کند.

همه کسب‌وکارها مستعد این بحران‌ها هستند، به همین دلیل بسیار مهم است که برای هر چیزی که ممکن است برای شما پیش بیاید آماده باشید تا از سقوط شرکتی جلوگیری کنید.

در واقع، ۶۹ درصد از رهبران حداقل یک بحران شرکتی را بین سال‌های ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۹ تجربه کرده‌اند – با میانگین تعداد بحران‌های تجربه شده ۳.

شما می توانید با اجرای یک برنامه مدیریت بحران ، درک مراحل بحران و اطمینان از اینکه افراد مناسب در کنارتان هستند تا به شما در مدیریت و عبور از بحران کمک کنند، کسب و کار خود را برای احتمال یکی از این رویدادهای برنامه ریزی نشده آماده کنید .

ما تمام این اطلاعات را در این راهنما پوشش خواهیم داد – اما ابتدا، اجازه دهید با مرور تعریف بحران کسب و کار شروع کنیم.

  1. مدیریت بحران چیست؟

  2. برنامه مدیریت بحران چیست؟

  3. چگونه یک برنامه مدیریت بحران ایجاد کنیم

  4. مراحل بحران

  5. تیم های مدیریت بحران

 

 

 

مدیریت بحران کسب و کار

بحران کسب و کار چیست؟

بحران کسب و کار رویدادی است که می تواند موفقیت و سلامت یک شرکت را از طریق خدشه دار کردن شهرت، آسیب رساندن به عملیات تجاری، تأثیر منفی بر امور مالی یا آسیب رساندن به کارکنان آن، تهدید کند.

یک بحران تجاری می تواند ناشی از چیزی داخلی یا خارجی باشد. با توجه به شدت یک بحران تجاری، مهم است که برای مدیریت یکی از این رویدادها با برنامه ای که شما (و تیمتان) قبل از اینکه واقعاً اتفاق بیفتد، آماده باشید.

 

 

 

مدیریت بحران کسب و کار

فرآیند مدیریت بحران

فرآیند مدیریت بحران بسیار فراتر از مدیریت خود بحران است – اگرچه این مهم ترین بخش است.

بیایید مراحل اولیه در فرآیند مدیریت بحران را باز کنیم تا تیم شما و رهبران بحران بتوانند به بهترین وجه آماده شوند.

۱. قبل از بحران

اولین بخش مدیریت بحران، پیشگیری از هر گونه بحران احتمالی است. این شامل ایجاد یک برنامه مدیریت بحران ( که در ادامه در مورد آن صحبت خواهیم کرد )، استخدام و آموزش تیم مدیریت بحران شما ( در ادامه به این موضوع نیز می پردازیم )، و انجام تمرین های تمرینی برای اجرای برنامه شما است.

بخش دیگری از این مرحله، تهیه پیش‌نویس پیام‌های ارتباطی بحرانی است که ممکن است مجبور شوید در مواقع بحران ارسال کنید – پیش‌نویسی این پیام‌ها باعث صرفه‌جویی در زمان زمانی که یک موقعیت اضطراری واقعاً اتفاق می‌افتد، است.

۲. مدیریت بحران و واکنش

گام دوم در فرآیند مدیریت بحران احتمالاً همان چیزی است که هنگام فکر کردن به مدیریت بحران در نظر می گیرید – فرآیند برخورد و واکنش به مراحل مختلف بحران ( که در زیر آن را باز می کنیم ).

این مرحله زمانی است که برنامه مدیریت بحران شما عملی می شود. پیام‌های اولیه مدیریت بحران منتشر می‌شود، با کارکنان و ذینفعان تماس گرفته می‌شود و ایمنی عمومی و شرکت در اولویت قرار می‌گیرد (بیش از حد معمول).

۳. پس از بحران

وقتی یک بحران از بین می رود یا فروکش می کند، کار مدیریت بحران شما به سختی تمام می شود. ضروری است که با کارمندان، مشتریان و ذینفعان خود در تماس باشید و برای پاسخ به سوالات در دسترس باشید. همچنین ارسال به‌روزرسانی‌های فعال به این طرف‌ها بهترین روش است.

در نهایت، با تیم مدیریت بحران خود همکاری کنید تا برنامه مدیریت بحران خود را بررسی و تجزیه و تحلیل کنید که چگونه در یک موقعیت اضطراری واقعی عمل کرد. ارتباطات بحران شما چگونه عمل کرد؟ آیا مخاطبان شما سؤال یا نگرانی طولانی مدتی داشتند که از پاسخ دادن به آن غفلت کرده اید؟ هر درسی را که می آموزید در فرآیند مدیریت بحران خود برای برنامه ریزی آینده ادغام کنید.

اکنون بیایید به طرح مدیریت بحران و چگونگی ایجاد آن برای کسب و کار خود بپردازیم.

 

مدیریت بحران کسب و کار

 

 

چرا یک برنامه مدیریت بحران ایجاد کنیم؟

اگر کسب و کار شما با هر نوع بحرانی مواجه است و به یک برنامه مدیریت بحران مجهز نیست که جزئیات نحوه برخورد با شرایط را توضیح دهد، احتمالاً عواقب جدی و طولانی مدتی را تجربه خواهید کرد. این پیامدها ممکن است به مسائل مختلف حقوقی، عملیاتی و روابط عمومی مرتبط باشد. بسته به میزان آسیب، یک موقعیت بحرانی حتی می تواند شما را از کار بیاندازد.

با این حال، ۲۹ درصد از شرکت‌هایی که از سال ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۹ با یک بحران بزرگ مواجه شده‌اند، می‌گویند که هیچ کارمندی برای آمادگی یا واکنش در برابر بحران ندارند. در واقع، ۲۸.۹ درصد از شرکت ها نمی دانند که آیا برنامه مدیریت بحران آنها به روز است یا خیر.

به عبارت ساده، همه کسب و کارها باید یک برنامه مدیریت بحران داشته باشند تا برای هر رویداد برنامه ریزی نشده آماده باشند و در نتیجه از بروز آسیب های طولانی مدت جلوگیری کنند. چهار دلیل اصلی دیگر وجود دارد که چرا باید اطمینان حاصل کنید که کسب و کارتان یک برنامه مدیریت بحران دارد.

برنامه های مدیریت بحران:

  • به شما کمک می کند شهرت عالی خود را نزد مشتریان، رقبا و رهبران صنعت در طول و بعد از یک بحران حفظ کنید.
  • ایمنی، سلامت و رفاه همه کسانی که برای شرکت شما کار می کنند و با آن تجارت می کنند، بهبود بخشید.
  • به عنوان یک کارفرما و شرکت به شما آرامش می دهد – برای هر موقعیتی که برایتان پیش بیاید آماده خواهید بود.
  • افزایش بهره وری در طول بحران و بعد از آن. همه نقش و عملکرد خود را در طول یک بحران خواهند دانست، بنابراین زمان توقف کمتر، اقدام بیشتر و حل سریع‌تر وجود دارد.

 

 

هفت گام برای ایجاد یک برنامه مدیریت بحران را مرور می کنیم.

۱. همه انواع بحران های ممکن را شناسایی کنید.

اولین کاری که باید هنگام ایجاد یک برنامه مدیریت بحران برای کسب و کار خود انجام دهید، شناسایی انواع بحران های احتمالی است که ممکن است برای کسب و کار خاص شما رخ دهد. برای کمک به شما در انجام این کار، دسته‌های مختلف بحران‌هایی را در نظر بگیرید که کسب‌وکارها بیشتر مستعد تجربه آن‌ها هستند.

  • بحران مالی: زمانی که یک کسب و کار با کاهش تقاضا برای هر چیزی که می فروشد مواجه می شود – خواه یک محصول باشد یا خدمات. آنها ارزش آن دارایی ها را از دست می دهند و نمی توانند بدهی خود را پرداخت کنند.
  • بحران پرسنلی: زمانی که یک کارمند یا شخص دیگری مرتبط با یک تجارت درگیر فعالیت یا رفتاری است که غیراخلاقی و/یا غیرقانونی تلقی می شود. این رفتار نادرست ممکن است در داخل یا خارج از محل کار رخ دهد و می تواند با زندگی کاری یا زندگی شخصی فرد درگیر مرتبط باشد.
  • بحران سازمانی: زمانی که یک کسب و کار با انجام اقداماتی که بر مشتریانش تأثیر منفی می گذارد به مشتریان خود ظلم کرده است. مثال‌ها ممکن است شامل نگهداری اطلاعات مهم از مشتریانی باشد که شایسته دانستن جزئیات در مورد یک موضوع خاص یا سوء استفاده از مشتریان هستند.
  • بحران فناوری: هنگامی که سرورها از کار می‌افتند، نرم‌افزار از کار می‌افتد یا سیستم تکنولوژیکی دیگر به درستی کار نمی‌کند. ممکن است باعث شود یک کسب و کار مقدار زیادی از درآمد خود را از دست بدهد، مشتریان قابلیت اطمینان آنها را زیر سوال ببرند یا شهرت آنها را خدشه دار کنند.
  • بحران طبیعی: طوفان‌ها، گردبادها، سیل‌ها و طوفان‌های زمستانی همگی نمونه‌هایی از بحران‌های طبیعی هستند که این قدرت را دارند که به فضای اداری یک کسب‌وکار (یا هر منطقه متعلق به یا استفاده شده توسط یک کسب‌وکار) آسیب بزنند یا کاملاً ویران کنند. بسته به موقعیت مکانی یک شرکت، آنها ممکن است بیشتر در معرض بلایای طبیعی مختلف در طول سال باشند.

۲. تأثیر هر نوع بحران را بر تجارت خود تعیین کنید.

هنگامی که بحران هایی را که می تواند بر کسب و کار شما تأثیر بگذارد را در نظر گرفتید، می خواهید تأثیری را که هر یک از این رویدادها می تواند بر شرکت، کارمندان و مشتریان شما داشته باشد را تعیین کنید. مثالها عبارتند از:

  • ضرر در فروش
  • نارضایتی مشتری
  • شهرت لکه دار
  • افزایش هزینه ها (برای رفع مشکل موجود)
  • کاهش وفاداری مشتری به برند شما

با تعیین کمیت تأثیری که هر بحران می‌تواند بر کسب‌وکار شما داشته باشد، می‌توانید هر زاویه احتمالی یک تهدید یا فاجعه را درک کنید و بنابراین، به‌طور مناسب برای آن آماده شوید. این نوع بررسی شما را به تعیین اقدامات مناسبی که شما و همکارانتان برای حل هر رویداد باید انجام دهید، هدایت می کند.

۳. اقداماتی را که باید برای حل هر نوع بحران انجام دهید در نظر بگیرید.

برای تعیین اقدامات لازم که شما و کسب‌وکارتان باید برای حل یک موقعیت بحرانی دنبال کنید، روش‌های مدیریت بحران مختلفی را که می‌توانید اجرا کنید، مرور کنید. تعدادی از رایج ترین روش های مدیریت بحران عبارتند از:

  • مدیریت بحران پاسخگو: این زمانی است که یک کسب و کار از قبل یک واکنش آماده به نوع خاصی از وضعیت بحرانی دارد که می تواند در هر مقطع زمانی ارائه دهد. می‌توانید از تئوری ارتباطات بحران موقعیتی (SCCT) برای کمک به توسعه این استراتژی واکنش استفاده کنید تا کسب‌وکار شما برای مقابله با هر رویداد پیش‌بینی نشده آماده باشد.به عنوان مثال، یک کسب و کار ممکن است مراحل خاصی را برای مدیریت به موقع یک بحران سازمانی یا مالی داشته باشد. این برنامه‌ها همچنین ممکن است فرآیندی را که در آن به کارکنان در مورد رویداد اطلاع می‌دهند و با سهامداران کلیدی برخورد می‌کنند، شرح دهد.
  • مدیریت بحران پیشگیرانه: زمانی است که یک کسب و کار نوع خاصی از بحران را پیش بینی می کند و به طور فعال برای آن آماده می شود. یک مثال از این می تواند به پتانسیل یک بحران طبیعی مرتبط باشد – یک کسب و کار واقع در کی وست، FL ممکن است اطمینان حاصل کند که فضای اداری برای مقابله با طوفان ها و طوفان های شدید ساخته شده است.
  • مدیریت بحران بازیابی: زمانی است که یک کسب‌وکار بحرانی را مدیریت می‌کند که آن‌ها را کور کرده است، زیرا این بحران به‌طور ناگهانی اتفاق افتاده است. نمونه ای از این بحران فناوری است. اگر نرم افزار یک کسب و کار در یک لحظه به طور کامل کار کند و به طور غیرمنتظره دیگری از کار بیفتد، علاوه بر مشتریانی که از نرم افزار استفاده می کنند، بر کارمندان نیز تأثیر می گذارد.

همانطور که همه بحران‌هایی را که کسب‌وکارتان مستعد آن هستند را شناسایی می‌کنید، ممکن است تصمیم بگیرید که در این برهه زمانی یک برنامه تداوم کسب‌وکار تهیه کنید. این به شما کمک می‌کند تا تمامی جنبه‌های بالقوه این بحران‌ها را در سطحی بسیار دقیق شناسایی کنید و در طول مراحل دیگر برنامه مدیریت بحران خود کار کنید.

۴. تصمیم بگیرید که چه کسی در اقداماتی که باید در هر سناریو انجام دهید، مشارکت خواهد داشت.

هنگامی که تأثیر هر نوع بحران و اقداماتی را که برای حل آنها انجام خواهید داد، در نظر گرفتید، وقت آن است که به این فکر کنید که چه کسی برنامه ها و اقدامات لازم را برای حل و فصل انجام خواهد داد. این ممکن است شامل کارمندان خاصی با تخصص در زمینه های مختلف کسب و کار، منابع انسانی، روابط عمومی و هر فرد دیگری باشد که بر اساس موقعیت خاص خود مناسب می دانید. بسته به نوع بحران، ممکن است تشخیص دهید که به کمک وکلا، مشاوران یا اولین پاسخ دهندگان نیاز دارید.

۵. برنامه های حل و فصل برای هر نوع بحران را توسعه دهید.

با انجام چهار مرحله ذکر شده در بالا، می توانید برای هر نوع بحران، برنامه های حل مناسبی را ایجاد کنید. هر طرح حل و فصل بر اساس موقعیت خاص متفاوت خواهد بود – با این حال، در اینجا چند سؤال رایج وجود دارد که باید در هنگام توسعه هر نوع طرح حل بحران در نظر گرفته شود:

  • چه مدت طول می کشد تا بحران حل شود؟
  • به چه ابزار و منابعی نیاز خواهید داشت؟
  • تعیین کردید چند نفر و چه افرادی در آن شرکت کنند؟
  • آیا باید مستقیماً با مشتریان خود تماس بگیرید؟
  • علت بحران چیست و چگونه می توانید از تکرار مجدد آن (یا بدتر شدن آن؟) جلوگیری کنید.

۶. همه کسانی را که نیاز دارند با برنامه های شما آشنا باشند آموزش دهید.

همه افرادی که در برنامه های مدیریت بحران شما نقش دارند باید در مورد نقشی که انتظار می رود ایفا کنند آموزش ببینند. ممکن است این کار را از طریق جلسات و ارائه ها انجام دهید، یا کارشناسانی را برای گفتگو با کارمندان خود در مورد نحوه مدیریت عملکردهای شغلی خود در طول بحران بیاورید.

همه کارمندان دیگری که ممکن است در حل و فصل یک وضعیت بحرانی نقشی نداشته باشند – اما همچنان تحت تاثیر وقوع آن قرار خواهند گرفت – باید از اقداماتی که انتظار می رود انجام دهند نیز مطلع شوند. به عنوان مثال، اگر در مکانی مستعد بلایای طبیعی قرار دارید، آموزش به همه افراد شرکت در مورد اقدامات مربوط به ایمنی، مانند مکان پناه گرفتن، بسیار مهم است. آخرین چیزی که می خواهید این است که یکی از کارمندان شما در یک بحران به دلیل عدم آمادگی و آموزش آسیب ببیند.

۷. برنامه های خود را به طور منظم و در مواقع لزوم بازبینی و به روز کنید.

همانطور که شرکت شما رشد می کند، ممکن است تعداد کارمندان خود را افزایش دهید، دفاتر خود را در شهرهای جدید (یا کشورهای) باز کنید یا ساختار عملیات تجاری خود را تغییر دهید. همه اینها نمونه‌هایی از زمان‌هایی هستند که می‌خواهید برنامه‌های مدیریت بحران خود را مجدداً بررسی و به‌روزرسانی کنید تا مطمئن شوید که هنوز برای شرکت شما اعمال می‌شوند و کار می‌کنند.

اگر از یک بحران عبور می کنید، حتماً نتایج برنامه های مدیریتی خود را تجزیه و تحلیل کنید تا مشخص کنید که آیا آنها در به ثمر رساندن شرکت شما موفق بوده اند یا نه – ممکن است تصمیم بگیرید که آنها نیاز به به روز رسانی یا بازسازی کامل دارند.

 

مدیریت بحران کسب و کار

 

 

مراحل بحران

در کنار ایجاد برنامه مدیریت بحران، درک و آگاهی از مراحل مختلف بحران بسیار مهم است . این مراحل در طول یک بحران اتفاق می‌افتند و می‌توانند به شما کمک کنند تا در مقاطع زمانی مختلف چگونه به موقعیت واکنش نشان دهید.

توجه : باید اطمینان حاصل کنید که تمام برنامه های مدیریت بحران خود را قبل از انجام مراحل یک بحران در یک موقعیت واقعی اجرا کرده اید.)

۱. هشدار

اگرچه همیشه نمی‌توانید زمان یا وقوع یک بحران را پیش‌بینی کنید، اما اغلب نشانه‌هایی وجود دارد که می‌توانید به‌عنوان یک هشدار به دنبال آن باشید. این علائم هشداردهنده می تواند به طیف وسیعی از عوامل مانند رفتار کارمند، الگوهای آب و هوا یا وضعیت مالی شرکت مرتبط باشد.

۲. ارزیابی ریسک

مرحله ارزیابی ریسک بلافاصله پس از شروع یک بحران شروع می شود. زمانی است که بازیگران کلیدی شرکت شما شروع به ارزیابی تأثیر این وضعیت بر تجارت، کارمندان و مشتریان می کنند.

در این مرحله، پیامدهای بالقوه بحران، آسیب های قابل قبول و مشکلات ناشی از آن مورد بحث قرار می گیرد. به این ترتیب، همه افراد درگیر برای بدترین سناریوی ممکن آماده می شوند.

۳. پاسخ

هنگامی که سطح ریسک مرتبط با بحران را بررسی کردید، شما و تیمتان قادر خواهید بود تصمیم بگیرید که کدام برنامه مدیریت بحران را می خواهید اجرا کنید. سپس، همه افراد درگیر – از جمله کارمندان، مشتریان، و تیم‌های واکنش اضطراری (در صورت لزوم) – می‌توانند از وضعیت مطلع شوند.

مرحله واکنش شامل ارتباطات زیادی است تا هم همه را از بحران آگاه کند و هم اقدامات مختلفی را که برای مدیریت و کاهش حادثه انجام خواهد شد، آغاز کند.

۴. مدیریت

مرحله بعدی به مرحله مدیریت می رسد. این زمانی است که همه کسانی که در اصلاح بحران دخیل هستند برای مدیریت برنامه حل منتخب، تأثیرات فوری رویداد، و هر گونه تأثیر جدید یا بدتر که ایجاد می شود، کار می کنند.

این مرحله شامل همان نوع ارتباط باز است که در مرحله پاسخگویی استفاده کردید تا اطمینان حاصل شود که همه کارمندان، مشتریان و ذینفعان در وضعیت کسب و کار سریع هستند.

۵. قطعنامه

در طول این مرحله، هرکسی که در حل بحران نقش دارد باید وظایف داده شده خود را انجام داده باشد (یا تقریباً انجام داده باشد). بحران در این مرحله باید تا حد زیادی تحت کنترل باشد. همچنین زمانی است که تمام برنامه ها و اقدامات لازم برای بازگشت کسب و کار شما به حالت عادی آغاز می شود.

۶. بازیابی

همانطور که مرحله حل و فصل را ترک می کنید و به سمت بهبودی حرکت می کنید، برنامه های حل و فصل شما به خوبی در حال انجام است و کسب و کار شما به مسیر خود باز می گردد. این مرحله شامل بازگرداندن همه کارمندان به فعالیت های روزمره خود و اطمینان از اینکه مشتریان بار دیگر برای موفقیت با محصولات شما آماده شده اند، می شود.

تجزیه و تحلیل نتایج طرح مدیریت بحران خود در مرحله بهبود نیز بسیار مهم است. به این ترتیب می‌توانید تعیین کنید که چگونه احساس می‌کنید موقعیت مدیریت شده است و چگونه برنامه‌ریزی می‌کنید تا از وقوع موقعیت مشابه دیگری در آینده جلوگیری کنید.

برای کمک به شما در اجرای برنامه مدیریت بحران و همچنین مراحل یک بحران، ممکن است تعیین کنید که استخدام یا کار با یک تیم مدیریت بحران بهترین گزینه برای شرکت شما است.

تیم های مدیریت بحران

تیم های مدیریت بحران برای محافظت از کسب و کار شما در برابر اثرات نامطلوب هر موقعیت یا رویداد بحرانی ایجاد شده اند. آنها همچنین کمک می کنند تا کسب و کار و کارمندان خود را برای هر گونه تهدیدی که به طور بالقوه بر سر راه شما قرار می گیرد آماده نگه دارید.

برخی از وظایف شغلی اصلی تیم مدیریت بحران عبارتند از:

  • تشخیص علائم هشداردهنده ای که نشان دهنده یک بحران در راه است.
  • کار با کارکنان برای آماده سازی و رسیدگی به اجرای طرح مدیریت بحران.
  • اطمینان از اعتبار و اعتبار شرکت شما در طول (و بعد از) هر رویداد بحرانی مثبت است.
  • کمک به کسب و کار خود برای آماده شدن برای هر شرایط بحرانی آینده.

سه نوع تیم مدیریت بحران وجود دارد که ممکن است شرکت شما برای کمک به مدیریت یک موقعیت استخدام کند. این تیم ها شامل تیم های مدیریت اضطراری منطقه ای، تیم های واکنش اضطراری سایت و تیم های پشتیبانی کسب و کار هستند.

تیم های مدیریت اضطراری منطقه ای

تیم های مدیریت اضطراری منطقه ای از نیازهای محلی در سراسر یک وضعیت بحرانی پشتیبانی می کنند. بسته به اندازه کسب و کار شما و مکان های اداری مختلف شما (اگر آنها را داشته باشید)، این تیم اثرات بحران خاص منطقه را مدیریت می کند. این نوع تیم معمولاً از افرادی تشکیل می شود که قبلاً در آن منطقه زندگی و کار می کنند.

تیم های واکنش اضطراری سایت

تیم‌های واکنش اضطراری سایت در صورت فراخوانی مستقیماً به صحنه بحران می‌روند (اگر در هنگام آشکار شدن وضعیت از قبل آنجا نباشند). افراد این نوع تیم شامل کارمندان در محل، پاسخ دهندگان اولیه و مقامات محلی هستند.

مدیریت بحران کسب و کار

 

تیم های پشتیبانی کسب و کار

تیم‌های پشتیبانی کسب‌وکار تأثیر یک بحران بر کل یک کسب‌وکار را مدیریت می‌کنند. این تیمی است که اغلب متشکل از کارمندانی است که اطمینان حاصل می کنند که تمام برنامه های مدیریتی برای حل بحران انجام می شود. تیم‌های پشتیبانی کسب‌وکار ممکن است شامل کارمندانی از مکان‌ها و/یا دفاتر مختلف باشند.

اکنون که تیم‌های مدیریت بحران را که ممکن است ایجاد کنید یا با آنها کار کنید، مرور کردیم، بیایید همین کار را برای برخی از موقعیت‌های شغلی و عناوین رایج در این زمینه انجام دهیم.

مشاغل مدیریت بحران

هنگامی که به دنبال استخدام یک تیم مدیریت بحران یا جستجوی کارشناسان برای مشاوره در مورد برنامه مدیریت بحران خود هستید، تعدادی موقعیت و عناوین شغلی وجود دارد که در طول مسیر با آنها روبرو خواهید شد. ما فهرستی از این نقش‌ها را جمع‌آوری کرده‌ایم تا درک بهتری از نحوه انطباق آنها با برنامه مدیریت بحران به شما ارائه دهیم. مهم است که توجه داشته باشید که این عناوین شغلی و توضیحات ممکن است بر اساس شرکت و صنعت متفاوت باشد.

مدیر بحران

یک مدیر بحران ایجاد و اجرای طرح مدیریت بحران را رهبری و تصویب می کند. آنها همچنین مسئول اطمینان از اجرای این طرح در هنگام بحران هستند.

مشاور مدیریت بحران

یک مشاور مدیریت بحران معمولاً مستقیماً زیر نظر یک مدیر بحران کار می کند و به هر چیزی که ممکن است نیاز داشته باشد کمک می کند. این شامل حمایت از تلاش‌های مدیریتی آن‌ها و اطمینان از داشتن تمام منابع و ابزارهای مورد نیاز برای انجام کارشان است.

مدیر مدیریت اورژانس

مدیران مدیریت اضطراری مستقیماً با مجریان قانون در شرایط بحرانی کار می کنند که نیاز به کمک یا حمایت نیروهای اولیه و سایر مقامات اضطراری دارد.

کارشناس روابط عمومی

در طول یک موقعیت بحرانی، داشتن یک متخصص روابط عمومی (یا تیمی از متخصصان روابط عمومی) برای کمک به شما در برقراری ارتباط با کارمندان، مشتریان، رقبا، دنبال کنندگان رسانه های اجتماعی و همچنین مطبوعات بسیار مهم است. تیم روابط عمومی شما به شما کمک می کند که شهرت و ظاهر خود را در تمام شیوه های ارتباطی در طول بحران و پس از آن مدیریت کنید.

مشاور منابع انسانی

داشتن یک مشاور منابع انسانی در هر نوع شرایط بحرانی مفید است تا اطمینان حاصل شود که یک پایگاه داده فعلی و به روز از همه مخاطبین، کارمندان، مشاوران و پاسخ دهندگان خود دارید.

مشاور قانونی

بسته به نوع شرکت، صنعت، منابع و بحران هایی که تشخیص می دهید می توانید در آن قرار بگیرید، ممکن است تشخیص دهید که به حمایت یک مشاور حقوقی نیاز دارید. این شخص می تواند اطمینان حاصل کند که هنگام حل یک بحران همه کارها را به صورت قانونی انجام می دهید و تمام اقدامات لازم را برای اطمینان از اینکه هیچ مشکل دیگری در این راه وجود ندارد را دنبال کنید.

مشاور (پزشکی/بهداشت/ایمنی/امنیت/محیط زیست)

همچنین ممکن است تشخیص دهید که می خواهید از یک متخصص موضوع با دانش مربوط به سناریوهای پزشکی، بهداشت، ایمنی، امنیت یا محیط زیست کمک بگیرید. مشابه مشاور حقوقی، می‌توانید با کمک یکی از این مشاوران، راهنمایی‌های لازم برای مدیریت بحران (و پیامدهای آن) را دریافت کنید.

کسب و کار خود را برای بحران آماده کنید

اطمینان از آمادگی کسب و کار شما برای هر تعدادی از بحران های احتمالی به شما این امکان را می دهد که اعتبار مثبت و حرفه ای را نزد مشتریان و رقبا و همچنین کارمندان خود حفظ کنید.

با تدوین یک برنامه مدیریت بحران، در نظر گرفتن مراحل احتمالی یک بحران و ایجاد تیمی از افراد برای کمک به شما در مقابله با هر رویداد یا فاجعه پیش بینی نشده، شرکت خود را از پیامدهای منفی طولانی مدت جلوگیری می کنید.

شروع به کار بر روی برنامه مدیریت خود و ایجاد ارتباط با افرادی کنید که در طول مسیر به کمک آنها نیاز دارید تا کسب و کار خود را برای هر نوع بحرانی آماده کنید.

منبع: A

انواع منابع انسانی

انواع منابع انسانی :اگر شغلی را در نظر گرفته اید که به شما امکان می دهد به کارمندان یک شرکت خدمت کنید، پس دنبال کردن شغل در منابع انسانی ممکن است انتخاب مناسبی برای شما باشد.نقش های مختلفی در بخش منابع انسانی وجود دارد که می توانید از بین آنها انتخاب کنید، و آنها طیف گسترده ای از مسئولیت ها و فرصت ها را برای پیشرفت شغلی و دستمزد بالاتر ارائه می دهند.در این مقاله، منابع انسانی را تعریف می کنیم، یاد می گیریم که چرا برای کسب و کار مهم است و رایج ترین مسیرهای شغلی موجود در این بخش را کشف می کنیم.

منابع انسانی چیست؟
منابع انسانی بخش درون یک شرکت یا سازمان است که بر مدیریت و توسعه کارکنان نظارت دارد. این شامل تمام جنبه های فرآیند استخدام کارمند، مانند استخدام، مصاحبه، استخدام و آموزش می شود. همچنین به حوزه‌های نگرانی، از جمله حل تعارض، شیوه‌های کار منصفانه و تنوع در محل کار می‌پردازد.

چرا منابع انسانی در کسب و کار مهم است؟
داشتن یک بخش منابع انسانی کاملاً کاربردی در تجارت مهم است زیرا رضایت و وفاداری کلی کارکنان را ارتقا می دهد. این منجر به تضاد کمتر، عملکرد بهتر و نگهداری طولانی‌تر می‌شود که باعث صرفه‌جویی در زمان و هزینه شرکت‌ها می‌شود. همچنین، بخش منابع انسانی تحقیقاتی را برای اطمینان از دستمزد رقابتی انجام می دهد و راه های مقرون به صرفه ای را برای مذاکره در مورد نرخ های بهتر برای مزایای کارکنان توسعه می دهد.

انواع متداول تخصص های منابع انسانی

در اینجا ۱۲ مورد از رایج ترین نوع مشاغل منابع انسانی برای شما آورده شده است:

انواع منابع انسانی

۱. کارشناس استخدام

میانگین حقوق ملی: ۱۵.۲۱ دلار در ساعت

وظایف اصلی: متخصصان استخدام ، که به عنوان “متخصصان کاریابی” نیز شناخته می شوند، از تخصص خود برای تطبیق افراد با مشاغل خاص استفاده می کنند. آنها اغلب در یک بخش منابع انسانی یا برای یک آژانس کاریابی کار می کنند. متخصصان استخدام دانش عمیقی در مورد شرح وظایف یک شرکت، فرآیندهای استخدام، بسته های حقوق و مزایا دارند. آنها ممکن است برای یافتن نامزدها از نمایشگاه های کار، مدارس و سازمان های حرفه ای بازدید کنند و معمولاً خدمات خود را به صورت آنلاین و در نشریات چاپی تبلیغ می کنند.

 

انواع منابع انسانی

۲. دستیار منابع انسانی

میانگین حقوق ملی: ۱۶.۹۶ دلار در ساعت

وظایف اصلی: نقش دستیار منابع انسانی شامل کمک به مدیران و مدیران منابع انسانی در انجام وظایف اداری است. دستیاران منابع انسانی غیبت، خاتمه کار، گزارش عملکرد، شکایات و اطلاعات مربوط به غرامت مربوط به کارکنان را مستند می کنند. آنها اغلب به فرآیند استخدام کمک می کنند، مانند نوشتن شرح شغل، تماس با مراجع و برقراری ارتباط با متقاضیان.

۳. هماهنگ کننده منابع انسانی

میانگین حقوق ملی: ۱۸.۳۱ دلار در ساعت

وظایف اصلی: هماهنگ کنندگان منابع انسانی به تسهیل برنامه ها و عملکردهای منابع انسانی تحت هدایت مدیر یا مدیر منابع انسانی کمک می کنند . وظایف آنها شامل برنامه ریزی جهت گیری ها، رسیدگی به نگرانی های کارکنان و هماهنگی آموزش و توسعه کارکنان است. هماهنگ کننده ها در مورد روندهای صنعت و بهترین شیوه ها برای بهبود فرآیندها و سیاست های منابع انسانی که رضایت کارکنان را افزایش می دهد تحقیق می کنند.

۴. کارشناس منابع انسانی

میانگین حقوق ملی: ۴۹۱۴۹ دلار در سال

وظایف اولیه: نقش یک متخصص منابع انسانی شامل جذب و قرار دادن کارکنان است. این امر مستلزم غربالگری، استخدام، مصاحبه و قرار دادن کارگران در فرصت های شغلی مربوطه است . آنها معمولاً توسط شرکت‌های خصوصی و سازمان‌های دولتی که در آنجا کار می‌کنند، استخدام می‌شوند، اگرچه گاهی اوقات به نمایشگاه‌های کار و پردیس‌های کالج می‌روند تا شخصاً با متقاضیان ملاقات کنند. متخصصان همچنین بررسی پیشینه و جهت گیری را برای کارکنان جدید انجام می دهند.

۵. استخدام کننده

میانگین حقوق ملی: ۵۵۷۱۳ دلار در سال

وظایف اصلی: استخدام‌کنندگان در شرکت‌های خاصی کار می‌کنند تا نامزدهایی را برای نقش‌های داخلی یا برای آژانس‌های استخدامی پیدا کنند که نامزدهای شرکت‌های دیگر را بررسی می‌کنند. آنها اغلب در استخدام بهترین نامزدها برای نقش های خاص در صنایع خاص تخصص دارند. برای یافتن واجد شرایط ترین متقاضیان، آنها بیشتر وقت خود را صرف ارسال لیست مشاغل آنلاین، بررسی درخواست ها و تماس با استخدام کنندگان احتمالی برای مصاحبه می کنند. آنها همچنین درباره حقوق و دستمزد مذاکره می کنند و نامزدها را در مناسب ترین موقعیت های شغلی قرار می دهند.

۶. عمومی منابع انسانی

میانگین حقوق ملی: ۵۷۲۰۶ دلار در سال

وظایف اصلی: متخصصان منابع انسانی بسیاری از وظایف اداری را انجام می دهند که بخش منابع انسانی را به خوبی اجرا می کند. آنها مسئول مدیریت عملیات روزانه بخش در مورد سیاست ها، رویه ها و برنامه ها هستند. به طور خاص تر، ژنرال ها بر انطباق با مقررات و گزارش دهی، توسعه سازمان، ارتباطات شرکت و کارمند و ایمنی و رفاه کارکنان نظارت می کنند.

بیشتر بخوانید: درباره عمومی بودن منابع انسانی بدانید

۷. مدیر استخدام

میانگین حقوق ملی: ۷۰۳۶۵ دلار در سال

وظایف اصلی: مدیران استخدام باید پیشینه گسترده ای در جذب نیرو برای نظارت بر سایر استخدام کنندگان و مدیریت فرآیندهای منبع یابی، مصاحبه و استخدام شرکت داشته باشند. این مدیران باید قوانین کار را درک کنند و با سایر مدیران بخش ملاقات کنند تا نیازهای استخدامی آینده را پیش بینی کنند و معیارهای استخدام را دنبال کنند تا از شیوه های کارآمد استخدام اطمینان حاصل کنند.

۸. مدیر منابع انسانی

میانگین حقوق ملی: ۷۱۳۲۰ دلار در سال

وظایف اصلی: مدیران منابع انسانی بر کل بخش منابع انسانی نظارت دارند و اطمینان حاصل می کنند که اعضای تیم وظایف خود را به طور موثر انجام می دهند. آنها با کارکنان سطح اجرایی ملاقات می کنند تا فرآیند استخدام را استراتژیک کنند و برای اطمینان از انجام وظایفی که اعضای تیمشان به نتایج دلخواه می رسد، کار کنند. مدیران منابع انسانی اغلب مصاحبه‌های خروجی انجام می‌دهند و مسائل حساس کارکنان را مدیریت می‌کنند. آنها همچنین مسئول حفظ سوابق بخش و نمودارهای سازمانی هستند.

۹. مدیر روابط کارکنان

میانگین حقوق ملی: ۷۱۵۲۶ دلار در سال

وظایف اصلی: مدیران روابط کارکنان با پرداختن به رفتارهای خاصی که بر محل کار تأثیر می گذارد، یک محیط کاری هماهنگ را حفظ می کنند. دانش آنها از قوانین استخدام ایالتی و فدرال به آنها کمک می کند تا درک کنند که چگونه روند حل تعارض و سایر موقعیت هایی را که مستلزم مذاکره هستند مدیریت کنند. مدیران روابط کارکنان باید مهارت های ارتباطی و بین فردی عالی داشته باشند و باید بدانند که چگونه مسائل حساس را مدیریت کنند.

۱۰. کارشناس روابط کار

میانگین حقوق ملی: ۷۷۸۳۸ دلار در سال

وظایف اصلی: متخصصان روابط کار در اقتصاد، قوانین کار، داده های دستمزد و روندهای چانه زنی جمعی با اتحادیه به خوبی آشنا هستند. نقش تخصصی آنها شامل تهیه اطلاعاتی است که مدیران اجرایی در طول فرآیند چانه زنی جمعی به آن نیاز دارند. آن‌ها همچنین برنامه‌های روابط کار صنعتی را اجرا می‌کنند، روش‌های شکایت را مدیریت می‌کنند، به کارکنان منابع انسانی مشاوره می‌دهند و اطلاعات آماری را برای هدایت تصمیمات شرکت در مورد قراردادهای کارکنان جمع‌آوری می‌کنند.

 

انواع منابع انسانی

۱۱. مدیر تجربه کارکنان

میانگین حقوق ملی: ۸۶۲۴۱ دلار در سال

وظایف اصلی: مدیران دارای تجربه کارمند در استراتژی کسب و کار ماهر هستند و می دانند که چگونه مشکلات را حل کنند تا تیم ها کارآمدتر شوند. این مدیران با سایر مدیران کار می کنند تا توصیه هایی را برای برنامه ریزی شغلی، تمرینات تیم سازی و سایر برنامه هایی که برای افزایش رضایت کارکنان طراحی شده اند ارائه دهند. مهمتر از همه، مهارت های رهبری آنها به شکل مثبت فرهنگ شرکت کمک می کند.

۱۲. مدیر منابع انسانی

میانگین حقوق ملی: ۹۷۷۷۷ دلار در سال

وظایف اصلی: مدیران منابع انسانی، که به عنوان ” مدیران منابع انسانی ” نیز شناخته می شوند، معمولاً سابقه کاری طولانی در منابع انسانی، به ویژه در تیم های مدیریتی دارند. نقش اصلی آنها شامل نظارت بر بخش منابع انسانی شرکت برای اطمینان از کارآمد و سودآور است. یک مدیر منابع انسانی در رابطه با بسیاری از جنبه های منابع انسانی، از جمله اجرای خط مشی ها و رویه ها، به مدیر اجرایی شرکت خود گزارش می دهد . آنها برنامه های آموزشی و گرایش کارکنان را هدایت می کنند، بر رویه های مدیریت پایگاه داده نظارت می کنند و از انطباق با قوانین فدرال، ایالتی و محلی اطمینان می دهند. همچنین، مدیران منابع انسانی ممکن است بر بودجه بخش نظارت کنند.

منبع:AKOBDC