ماموریت و چشم انداز هر دو به هدف یک سازمان مربوط می شوند و معمولاً به شکلی مکتوب بیان می شوند. ماموریت و چشم انداز بیانیه هایی از سازمان است که به سؤالاتی در مورد اینکه ما کی هستیم، برای چه چیزی ارزش قائلیم و به کجا می رویم پاسخ می دهد. مطالعه ای توسط شرکت مشاوره Bain and Company گزارش می دهد که 90٪ از 500 شرکت مورد بررسی، نوعی بیانیه ماموریت و چشم انداز را صادر می کنند (Bart & Baetz, 1998). علاوه بر این، نشان داده شده است که شرکتهایی با مأموریتها و چشماندازهایی که به طور واضح ارتباط داده شده، به طور گسترده درک شده و مشترکاً به اشتراک گذاشته شدهاند، عملکرد بهتری نسبت به شرکتهای بدون آنها دارند، با این احتیاط که تنها زمانی به اثربخشی مربوط میشوند که استراتژی و اهداف و مقاصد نیز با آنها همسو باشد (بارت). ، و همکاران، 2001).
بیانیه مأموریت ، دلیل وجود سازمان و نحوه هدف آن برای خدمت به ذینفعان کلیدی خود را بیان می کند. مشتریان، کارمندان و سرمایه گذاران ذینفعانی هستند که بیشتر مورد تاکید قرار می گیرند، اما سایر ذینفعان مانند دولت یا جوامع (به عنوان مثال، در قالب اثرات اجتماعی یا زیست محیطی) نیز می توانند مورد بحث قرار گیرند. بیانیه ماموریت اغلب طولانی تر از بیانیه چشم انداز است. گاهی اوقات بیانیه های ماموریت شامل جمع بندی ارزش های شرکت نیز می شود. ارزش ها باورهای یک فرد یا گروه و در این مورد سازمانی است که از نظر احساسی در آن سرمایه گذاری شده است. بیانیه ماموریت استارباکس شش اصل راهنما را شرح می دهد که همانطور که می بینید، ارزش های سازمان را نیز بیان می کند:
به طور مشابه، تویوتا اصول سازمانی جهانی خود را به شرح زیر اعلام می کند:
بیانیه چشم اندازدر مقابل، یک اعلامیه آیندهمحور از هدف و آرمانهای سازمان است. از بسیاری جهات، می توانید بگویید که بیانیه ماموریت «هدف سازمان برای بودن» را مشخص می کند، و بیانیه چشم انداز سپس می گوید: «بر اساس این هدف، این همان چیزی است که ما می خواهیم به آن تبدیل شویم». استراتژی باید مستقیماً از چشم انداز سرچشمه بگیرد، زیرا هدف استراتژی دستیابی به چشم انداز و در نتیجه ارضای مأموریت سازمان است. به طور معمول، بیانیههای چشمانداز نسبتاً مختصر هستند، مانند بیانیه چشمانداز استارباک، که میگوید: «استارباکس را بهعنوان تامینکننده برتر بهترین قهوه در جهان و در عین حال که اصول سازش ناپذیر خود را در حین رشد حفظ میکنیم، ایجاد کنید (استارباکس، 2008).» یا شرکت تبلیغاتی Ogilvy & Mather، که چشم انداز خود را به عنوان “یک آژانس تعریف شده توسط تعهد خود به برندها بیان می کند (Ogilvy، 2008). گاهی اوقات بیانیه چشم انداز نیز در یک خط برچسب کوتاه نشان داده می شود، مانند بیانیه “حرکت رو به جلو” تویوتا که در بیشتر ارتباطات با مشتریان، تامین کنندگان و کارمندان ظاهر می شود (تویوتا، 2008). به طور مشابه، نسخه برچسب خط وال مارت از بیانیه چشم انداز خود این است: «در هزینه صرفه جویی کنید. بهتر زندگی کنید (والمارت، 2008).
هر گشت و گذار گاه به گاه در وب سایت های تجاری یا سازمانی، شما را با طیف وسیعی از اشکالی که بیانیه های ماموریت و چشم انداز می توانند داشته باشند، آشنا می کند. برای تکرار، بیانیه های ماموریت طولانی تر از بیانیه های چشم انداز هستند، اغلب به این دلیل که ارزش های اصلی سازمان را منتقل می کنند. بیانیه های ماموریت به سؤالات «ما کی هستیم؟» پاسخ می دهد. و “سازمان ما چه ارزشی دارد؟” بیانیه های چشم انداز معمولاً به شکل بیانیه های نسبتاً مختصر و آینده محور هستند – بیانیه های چشم انداز به این سؤال پاسخ می دهند که “این سازمان به کجا می رود؟” به طور فزایندهای، سازمانها بیانیه ارزشهایی را نیز اضافه میکنند که ارزشهای سازمان را که ممکن است در بیانیههای مأموریت یا چشمانداز مشهود نباشد، مجدداً تأیید یا بیان میکند.
بیانیههای ماموریت و چشمانداز سه نقش حیاتی دارند: (۱) هدف سازمان را به ذینفعان منتقل میکنند، (۲) توسعه استراتژی را اطلاعرسانی میکنند، و (۳) اهداف و مقاصد قابل اندازهگیری را توسعه میدهند تا موفقیت استراتژی سازمان را اندازهگیری کنند. این نقشهای آبشاری به هم وابسته و روابط بین آنها در شکل خلاصه شدهاند.
اول، مأموریت و چشمانداز وسیلهای برای انتقال اهداف و ارزشهای سازمان به همه ذینفعان کلیدی است. ذینفعان آن دسته از احزاب کلیدی هستند که بر سازمان یا در آینده آن سهم دارند. در ادامه این فصل درباره ذینفعان و تجزیه و تحلیل ذینفعان بیشتر خواهید آموخت. با این حال، در حال حاضر، کافی است بگوییم که برخی از سهامداران کلیدی کارکنان، مشتریان، سرمایه گذاران، تامین کنندگان و نهادهایی مانند دولت هستند. به طور معمول، این اظهارات به طور گسترده منتشر می شوند و اغلب مورد بحث قرار می گیرند تا معنای آنها به طور گسترده درک، به اشتراک گذاشته شود و درونی شود. هر چه کارکنان از طریق مأموریت و چشم انداز سازمان، هدف سازمان را بهتر درک کنند، بهتر می توانند استراتژی و اجرای آن را درک کنند.
دوم، مأموریت و چشمانداز هدفی را برای توسعه استراتژی ایجاد میکند. یعنی یکی از معیارهای یک استراتژی خوب این است که چقدر به شرکت کمک می کند تا به ماموریت و چشم انداز خود دست یابد. برای درک بهتر رابطه بین ماموریت، چشم انداز و استراتژی، گاهی اوقات مفید است که آنها را به صورت جمعی به عنوان یک قیف تجسم کنیم. در وسیع ترین قسمت قیف، ورودی های بیانیه ماموریت را پیدا می کنید. در قسمت باریکتر قیف، بیانیه چشمانداز را پیدا میکنید، که مأموریت را به گونهای تقطیر کرده است که میتواند توسعه استراتژی را هدایت کند. در باریکترین بخش قیف، استراتژی را پیدا میکنید – واضح و روشن است که شرکت برای دستیابی به چشمانداز چه کاری انجام میدهد و انجام نمیدهد. بیانیه های چشم انداز همچنین پلی بین ماموریت و استراتژی ایجاد می کند. از این نظر بهترین اظهارات چشم انداز تنش و بی قراری را با توجه به وضعیت موجود ایجاد می کند – یعنی باید روحیه نوآوری و بهبود مستمر را تقویت کند. به عنوان مثال، در مورد تویوتا، چشم انداز “رو به جلو” آن مدیران را ترغیب می کند تا راه های جدیدتر و سازگار با محیط زیست را برای خوشحال کردن خریداران خودروهای خود بیابند. استادان مدرسه بازرگانی لندن، گری همل و سیکی پرهالاد، این رابطه پرتنش بین چشمانداز و استراتژی را کشش و جاهطلبی توصیف میکنند. در واقع، در مطالعهای بر روی رقبای توانمندی مانند CNN، British Airways و Sony، آنها دریافتند که این شرکتها از طریق جاهطلبی خود برای گسترش سازمانهایشان به روشهای نوآورانهتر، رقبای با شهرت قویتر و جیبهای عمیقتر را جایگزین کردند (Hamel & Prahalad, 1993). آنها باید روحیه نوآوری و بهبود مستمر را تقویت کنند. به عنوان مثال، در مورد تویوتا، چشم انداز “رو به جلو” آن مدیران را ترغیب می کند تا راه های جدیدتر و سازگار با محیط زیست را برای خوشحال کردن خریداران خودروهای خود بیابند. استادان مدرسه بازرگانی لندن، گری همل و سیکی پرهالاد، این رابطه پرتنش بین چشمانداز و استراتژی را کشش و جاهطلبی توصیف میکنند. در واقع، در مطالعهای بر روی رقبای توانمندی مانند CNN، British Airways و Sony، آنها دریافتند که این شرکتها از طریق جاهطلبی خود برای گسترش سازمانهایشان به روشهای نوآورانهتر، رقبای با شهرت قویتر و جیبهای عمیقتر را جایگزین کردند (Hamel & Prahalad, 1993). آنها باید روحیه نوآوری و بهبود مستمر را تقویت کنند. به عنوان مثال، در مورد تویوتا، چشم انداز “رو به جلو” آن مدیران را ترغیب می کند تا راه های جدیدتر و سازگار با محیط زیست را برای خوشحال کردن خریداران خودروهای خود بیابند. استادان مدرسه بازرگانی لندن، گری همل و سیکی پرهالاد، این رابطه پرتنش بین چشمانداز و استراتژی را کشش و جاهطلبی توصیف میکنند. در واقع، در مطالعهای بر روی رقبای توانمندی مانند CNN، British Airways و Sony، آنها دریافتند که این شرکتها از طریق جاهطلبی خود برای گسترش سازمانهایشان به روشهای نوآورانهتر، رقبای با شهرت قویتر و جیبهای عمیقتر را جایگزین کردند (Hamel & Prahalad, 1993). چشم انداز “رو به جلو” آن مدیران را ترغیب می کند تا راه های جدیدتر و سازگار با محیط زیست را برای خوشحال کردن خریداران خودروهای خود بیابند. استادان مدرسه بازرگانی لندن، گری همل و سیکی پرهالاد، این رابطه پرتنش بین چشمانداز و استراتژی را کشش و جاهطلبی توصیف میکنند. در واقع، در مطالعهای بر روی رقبای توانمندی مانند CNN، British Airways و Sony، آنها دریافتند که این شرکتها از طریق جاهطلبی خود برای گسترش سازمانهایشان به روشهای نوآورانهتر، رقبای با شهرت قویتر و جیبهای عمیقتر را جایگزین کردند (Hamel & Prahalad, 1993). چشم انداز “رو به جلو” آن مدیران را ترغیب می کند تا راه های جدیدتر و سازگار با محیط زیست را برای خوشحال کردن خریداران خودروهای خود بیابند. استادان مدرسه بازرگانی لندن، گری همل و سیکی پرهالاد، این رابطه پرتنش بین چشمانداز و استراتژی را کشش و جاهطلبی توصیف میکنند. در واقع، در مطالعهای بر روی رقبای توانمندی مانند CNN، British Airways و Sony، آنها دریافتند که این شرکتها از طریق جاهطلبی خود برای گسترش سازمانهایشان به روشهای نوآورانهتر، رقبای با شهرت قویتر و جیبهای عمیقتر را جایگزین کردند (Hamel & Prahalad, 1993).
سوم، ماموریت و چشم انداز یک راهنمای سطح بالا ارائه می دهد و استراتژی یک راهنمای مشخص برای اهداف و مقاصد ارائه می دهد که نشان دهنده موفقیت یا شکست استراتژی و رضایت از مجموعه بزرگتر اهداف ذکر شده در ماموریت است. در مورد هر دو استارباکس و تویوتا، انتظار می رود اهداف سودآوری، علاوه بر معیارهای رضایت مشتری و کارکنان، و مسئولیت اجتماعی و زیست محیطی را مشاهده کنید.
ماموریت و چشم انداز هر دو به هدف و آرمان های یک سازمان مربوط می شوند و معمولاً به شکلی از بیانیه های مکتوب کوتاه بیان می شوند. بیانیه مأموریت، دلیل وجود سازمان و چگونگی آرزوی خدمت به ذینفعان اصلی خود را بیان می کند. بیانیه چشم انداز بیانیه ای محدودتر و آینده محور از هدف و آرمان های سازمان است. مأموریت و چشمانداز با هم توسعه استراتژی را هدایت میکنند، به انتقال هدف سازمان به ذینفعان کمک میکنند و اهداف و مقاصد تعیینشده را برای تعیین اینکه آیا استراتژی در مسیر درست است یا خیر، اطلاعرسانی میکنند.